به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرگزاری ایکنا، محمد باغستانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۲۲ اردیبهشت در نشست علمی «تفسیر تمدنی» ذیل چهارمین هماندیشی همایش بینالمللی امت _ تمدن در قرآن با بیان اینکه یکی از سطوح تفسیری که ابتدا در جهان عرب پیدا شد و در ایران هم نوپاست تفسیر تمدنی است، گفت: بنده دنبال سبکهای تاریخنگاری بودم تا پشتوانه بیشتری برای مشروعیت تفسیر تمدنی بیابم. چند سبک تاریخنگاری بین مسلمین رواج داشته است؛ یکی سبک تفسیری تاریخ فرهنگ که از قرآن گرفته شده است و تاریخنگاران سعی کردهاند همانطور که قرآن از آفرینش انسان شروع کرده است، آنان هم این کار را بکنند.
باغستانی بیان کرد: این سبک تاریخنگاری بیشتر جنبه توصیفی دارد و علتیابی و کنکاش دقیق در مورد علل رخدادها در این سبک کمتر دیده میشود و یا کلا نیست لذا بیشتر توصیف وقایع بوده است. سبک دیگری که در قرن سیزدهم با محوریت تاریخ صورت گرفت تحلیل تاریخی مبتنی بر قرآن بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: سیدجمال این مکتب را آغاز کرد تا شهید صدر هم امتداد یافت و به تعبیری این بزرگان علمالسنه و دانش سنن پایدار قرآنی را استخراج کردند؛ این سبک در قرن سیزدهم که فضای تقابل تمدن غربی و اسلامی بود به خودآگاهی مسلمین کمک زیادی کرد.
وی اضافه کرد: سبک دیگری که از سال ۱۹۶۰ به بعد در اروپا ابداع شد تاریخ فرهنگی است؛ اگر در سبک گذشته به نقل وقایع بزرگ تاریخی و قهرمانان آنان پرداخته میشد در این سبک بیشتر به مردم پرداخته میشود؛ انگیزه، اراده و اهداف بیشتر مورد تحقیق قرار میگیرد؛ مثلا در بحث تمدن بیشتر به عوامل معنوی تمدن پرداخته میشود.
وی با بیان اینکه ما هنوز از این رویکرد در تفسیر قرآن استفاده نکردهایم، اظهار کرد: الان مسائلی در جهان اسلام داریم که پاسخی برای آن نداریم؛ مثلا در سال پنجم بعثت دو واقعه مهم رخ داد؛ یکی شهادت یاسر و سمیه و دیگری سفر مسلمین به حبشه و سخنان جعفر در مقابل نجاشی؛ این دو واقعه در تاریخ ذکر شده است. منابع تاریخی توصیفی اینکه چرا دو برده به نام سمیه و یاسر باید آنقدر صبورانه مقاومت کنند تا جان خود را از دست بدهند یا چه کسی این منطق را به جعفر آموخت که او میتواند از سبک زندگی جدید مسلمین دفاع کند و به سبک زندگی جاهلی عرب بتازد و از قرآن برای نجاشی سخن بگوید نپرداختهاند.
اهمیت تفسیر تنزیلی
وی ادامه داد: منابع تاریخ سنتی در این زمینه تحلیلی ندارند ولی تاریخنگاری فرهنگی به تحلیل علل و عوامل تحول مسلمین و بردگان و اسلام آوردن آنان میپردازد لذا در اینجا باید بر نزول تدریجی قرآن و نقش آن در تحولات جامعه تاکید کنیم و سراغ آیاتی از قرآن برویم که انسانشناسی قرآنی را بیان کرده است.
باغستانی با بیان اینکه عقل در تعریف قرآن از انسان محوریت دارد در حالی که عرب جاهلی بر تعصب متمرکز بوده است، افزود: اراده انسان در تعریف قرآن، نقش محوری در سرنوشت او دارد و اساسا قرآن انسانشناسی متفاوتی ارائه میدهد و اگر از این زاویه به دو ماجرای تاریخی ذکر شده بنگریم در این صورت تحلیل علل و عوامل آن هم راحتتر خواهد شد که بنده نام آن را معرفتالنفس تاریخی نام گذاشتهام که متصل به جریان حق و باطلی است که از چند هزار سال قبل جریان دارد.
این پژوهشگر گفت: تعریف انسان با داشتهها، حقوق و مسئولیت و آگاهیها و ترسیم دو تابلو از زندگی موجود و مطلوب انسانی دائما در آیات قرآن تکرار شده است که در سال پنجم بعث توانسته است خودآگاهی زیادی را در برخی افراد ایجاد کند؛ فرایند رسیدن به زیست برتر در قرآن کریم دنبال شده که مبتنی بر خودآگاهی اولیه انسانی است. مسلمین درطول ۵ سال فهمیدند که از وضع گذشته چه فاصلهای گرفتهاند.
وی تاکید کرد: این ایده میتواند به خوبی پشتوانه تفسیر تمدنی باشد زیرا خوانش قرآن براساس تاریخ فرهنگی که به رویکرد عقلانی توجه میدهد بهتر میتواند تحولات کلان و ریز را به خوبی تبیین کند.
باغستانی تصریح کرد: ببینیم که قرآن از زمان شروع نزول چه تحولی در شبه جزیره عربستان بعد از ۲۳ سال نزول ایجاد کرد؛ اگر این مسئله را در بستر تاریخی خود بنگریم خواهیم دید گرچه همه مردم به یک اندازه رشد معرفتی نکردند ولی این مقطع کاملا از قبل از آن متفاوت و یک نقطه عطف است که باعث ایجاد جهان اسلام شد.
وی با بیان اینکه قرآن وقتی از احکام شرعی مانند قصاص و یا از اخلاق هم سخن میگوید تاریخ انسان و جوامع را بیان میفرماید تا جامعه جدیدی بسازد، تصریح کرد: رویکرد تاریخ فرهنگی به قرآن برداشتهای تاریخی جدیدی ارائه میدهد. الان متاسفانه سیره پیامبر(ص) در تاریخنویسی، سیره یک شخص عادی بوده است لذا به جنگ و ازدواج ایشان پرداخته شده است ولی اینکه ایشان چگونه در طول دو دهه چنین جامعهای را ساخته است کمتر مورد توجه در تفاسیر بوده است.
وی اضافه کرد: تعارضی که بین انسانها وجود دارد تقابل دائمی ایجاد کرده است لذا در مباحث تفسیری باید به این موضوع توجه داشته باشیم و به نظر بنده، این چالشی برای تعریف تفسیر تمدنی در قالب یک تفسیر بشری و فراقومی و مذهبی و ملی است.
باغستانی در پایان گفت: موضوع دیگر اینکه به تعبیر خاورشناسان، قرآن باعث موفقیت فتوحات شد و تفاسیر هم در چنین قلمرو و فضایی نوشته شد یعنی بعد از فتوحات مفسرانی در مناطق مختلف پیدا شدند و هر کدام متناسب با رویکرد خود از جمله تاریخ و جغرافیایی خود به تفسیر پرداختند و این مسئله هم چالشی فراروی تفسیر تمدنی است.