به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم امروز شنبه ۲۰ اردیبهشت در سخنانی در نشست علمی «فلسفه سیاسی استاد مطهری و مسئله حکمرانی» گفت: تاکنون آثار مختلفی درباره اندیشههای استاد مطهری نگاشته شده است، اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، فلسفه سیاسی ایشان است و به نظر میرسد، پژوهشهایی که تا کنون انجام شده، اغلب جنبه عمومی داشته و کمتر به صورت تخصصی به تبیین مفاهیم بنیادین فلسفه سیاسی در اندیشه ایشان پرداختهاند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: مفاهیمی نظیر آزادی و عدالت که در حوزه فلسفه سیاسی اهمیت دارند، در آثار استاد مطهری حضور پررنگی دارد و میتوان از این منظر، مبانی نظری اندیشه سیاسی ایشان را بازخوانی و تحلیل کرد.
وی با اشاره به دیدگاههای مختلف در خصوص امکان وجود فلسفه سیاسی در آثار استاد مطهری گفت: برخی اساتید همچون مرحوم علیرضا صدرا بر این باور بودند که متفکرانی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری صرفاً دارای فلسفه اجتماعی بودهاند، در حالی که به اعتقاد من، این بزرگان واجد فلسفه سیاسی نیز هستند و تفکیک میان فلسفه اجتماعی و سیاسی در مورد آنان چندان دقیق نیست.
وی ادامه داد: استاد مطهری در همین اثر تأکید میکنند که مباحث نظری مرتبط با حکومت را باید بر پایه اصول فلسفه سیاسی تحلیل کرد و همین موضوع، بیانگر اهمیت نگاه فلسفی ایشان به مفاهیم سیاسی است.
لکزایی همچنین با اشاره به آثار استاد مطهری از جمله مجموعه فلسفه تاریخ، پیرامون انقلاب اسلامی و آینده انقلاب اسلامی ایران ابراز کرد: این آثار حاوی مضامین عمیق فلسفه سیاسی هستند و لازم است با نگاهی دقیقتر مورد بررسی قرار گیرند چراکه شهید مطهری در این مجموعهها، به نقد دیدگاههای رقیب در حوزه فلسفه تاریخ پرداختهاند و تلاش کردهاند با رویکردی اسلامی، نظریههای بدیل را ارائه دهند.
وی عنوان کرد: با توجه به اهمیت آرای شهید مطهری در تکوین نظام فکری انقلاب اسلامی، پرداختن به فلسفه سیاسی ایشان میتواند افقهای تازهای را در حوزه اندیشه سیاسی اسلامی بگشاید.
لزوم بازخوانی انتقادی فلسفه سیاسی شهید مطهری
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: اگر بپذیریم که شهید مطهری واجد نظامی منسجم در حوزه فلسفه سیاسی است، طبعاً باید انتظار داشته باشیم که وی در مقابل مکاتب فلسفی سیاسی رقیب، موضعگیری انتقادی داشته باشد ضمن اینکه استاد مطهری بهویژه در برابر مکاتبی، چون لیبرالیسم و سوسیالیسم، دیدگاههای انتقادی روشنی ارائه داده و تلاش کرده تا از منظر حکمت اسلامی، نقدهایی مؤثر را مطرح کند.
لکزایی افزود: این رویکرد انتقادی نهتنها در آثار مستقل استاد، بلکه بهویژه در مجلد چهارم فلسفه تاریخ وی بهخوبی قابل مشاهده است و بسیاری از اساتید تصور میکردند اثر فلسفه تاریخ مطهری تنها یک یا دو جلد است، اما این مجموعه چهارجلدی حاوی تحلیلهای عمیق و انتقادی از جریانهای فکری رقیب است و در کنار این اثر، کتابهایی نظیر آینده انقلاب اسلامی ایران، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، مقدمهای بر حکومت اسلامی و جامعه و تاریخ نیز باید مورد توجه قرار گیرند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: استاد مطهری تنها در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بهصورت مستقیم وارد بحثهای فلسفه سیاسی شد، چرا که پیش از آن، برای پرهیز از حساسیتهای سیاسی، بسیاری از مباحث خود را در قالب مفاهیم اجتماعی طرح میکرد که با این حال، بعد از پیروزی انقلاب، مباحث ایشان درباره جمهوریت، اسلامیت، آزادی، دموکراسی و ساختار سیاسی جمهوری اسلامی نشاندهنده ورود جدی وی به حوزه فلسفه سیاسی است.
وی ادامه داد: استاد مطهری، بهویژه با رویکرد صدرایی و بهرهگیری از مبانی علامه طباطبایی، تلاش کرد بنیانهای فلسفی انقلاب اسلامی را تبیین کند و نمونه این تلاشها را میتوان در مقاله معروف وی در کتاب مرجعیت و روحانیت در دهه ۴۰ شمسی مشاهده کرد که نشاندهنده پیوند میان فلسفه اسلامی و ضرورتهای اجتماعی و سیاسی عصر خود است.
لکزایی با اشاره به تحلیل فلسفی شهید مطهری از انقلاب اسلامی گفت: تحلیل وی صرفاً از منظر فرهنگی قابل تفسیر نیست، گرچه جنبه فرهنگی نیز در آثار ایشان برجسته است که با این حال، به دلیل عمق فلسفی مباحث، ضروری است که دیدگاههای مطهری در تحلیل انقلاب اسلامی، از منظر یک فیلسوف سیاسی نیز مورد مطالعه قرار گیرد.
وی تصریح کرد: بازخوانی مجدد آثار استاد مطهری و بازگشت به آرای او بهویژه در حوزه تحلیل فلسفی انقلاب اسلامی، میتواند ما را در فهم بهتر تحولات سیاسی و اجتماعی امروز یاری کند چراکه فلسفه سیاسی شهید مطهری ظرفیت آن را دارد که به یکی از منابع اصلی اندیشهورزی در جمهوری اسلامی تبدیل شود، بهویژه اگر با نگاهی نو و انتقادی مورد مطالعه قرار گیرد.