به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شریف لکزایی عضو هیأات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یکی از منظرهایی که میتوان به بحث دولتسازی پرداخت، میتواند نگاه تاریخی باشد؛ اینکه به لحاظ تاریخی بررسی کنیم دولتسازی در ایران از ابتدا چگونه طرح شده و پیش رفته است؟ میتوان بر اساس آنچه فوکو مطرح کرده پیش رفت که معتقد است ایران مخترع دولت بوده و دولت را از ابتدا محصول و اختراع ایرانیان میداند.
اما من میخواهم ایدهای را مطرح کنم که از کار استاد مطهری به نظرم رسید. کتاب مقدمهای بر حکومت اسلامی، آخرین اثر منتشر شده از استاد است و جزو بحثهای آخری است که ایشان چند ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی مطرح کردند. در واقع دغدغه ایشان این بوده که ممکن است این مبارزه، انقلاب، جنبوجوش و شعور و احساسی که وجود دارد، موفقیتآمیز باشد و ما ناچار شویم به سمت و سوی تأسیس دولت حرکت کنیم.
شاید امر دولتسازی به لحاظ نظری ساده به نظر برسد ولی به لحاظ عملی، عینی و اجرایی ممکن است در تحقق و عینیتبخشی به یک نظریه دولت، دچار دشواریهای زیادی باشیم و به نوعی این دشواریها به لحاظ بحث نظری، سهل و ممتنع به نظر بیاید.
سون اریک لیدمن در کتاب «سبکی فکر، سنگینی واقعیت درباره آزادی»، ایدهای را مطرح میکند و میگوید نظریههای مختلفی میتوانند کنار هم قرار بگیرند و باهم همزیستی داشته باشند و گفتوگو کنند و این گفتوگوها به فضاهای جدیدی ختم و اصلاح شوند ولی زمانی که یکی از اینها بخواهد اجرا شود، محل بحث و درگیری و مناقشه و گفتوگو است؛ چارهای از این منازعات هم نیست.
بنابراین اگر ما فرض را بر این بگیریم که در ایران نظریهای در باب دولت داریم و تأسیس شده، حال مربوط به دوران قبل یا بعد از انقلاب، زمانی که بخواهد اجرا شود، این آغاز مشکلات بوده و میتواند مشکلات زیادی را پدید آورد، بنابراین در مقام عمل نیاز به تمهیدات و مقدماتی دارد.
آنچه برای استاد مطهری در ماههای منتهی به انقلاب اسلامی جلب توجه کرده، همین مساله است. در واقع سوال این است: تصورمان و آنچه از دولت به نظرمان میآید، چگونه است و چگونه باید این را ترسیم کنیم تا بر اساس آن بتوانیم اهداف انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار دهیم. ایشان از اصطلاح حکومت استفاده کرده ولی تعریفی که از حکومت ارائه میکند، تعریف دولت است. آقای دکتر یزدانیمقدم در مباحثی که داشت، میفرمود: «متفکران ما وقتی که مفهوم حکومت را مطرح میکنند، همین مفهوم استیت و دولتی است که ما اکنون درباره آن صحبت میکنیم».
به نظر میرسد استاد در این کتاب، به نوعی دولتسازی را تمهید کرده و مباحثش را مطرح میکند و چنین چیزی (دولت) مد نظرش است. ایشان ۴ تعریف از دولت ارائه فرموده است. یکی از آنها حکمرانی، به معنای حکم راندن است که کسی یا کسانی در جامعه حکم میرانند و کسانی هم تبعیت میکنند. این مفهوم، رابطهای ایجاد میکند که ممکن است یک رابطه یکسویه یا دوسویه باشد و به صورت تعاملی پیش رود، بنابراین مفهوم حکمرانی که ما آن را به معنای دولت و حکومت در نظر میگیریم، نقطه قابل اهمیتی است که شاید امروزه تصور شود همان ترجمه «government» است ولی این لغت، لغت جدیدتری نسبت به متن استاد مطهری است.