به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرگزاری ایکنا ، سیدعلینقی ایازی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۲۲ اردیبهشت در نشست علمی «تفسیر تمدنی» ذیل چهارمین هماندیشی همایش بینالمللی امت _ تمدن در قرآن با بیان اینکه تفاوتی که تفسیر امروزی با گذشته دارد روشمندی آن است، روشهایی که قابلیت راستیآزمایی دارد و یافتهها را به نقد و چالش میکشد، گفت: در فلسفه تاریخ میتوان از پارادایم تفسیرگرایی استفاده کنیم البته در فرایند این نوع تفسیر ما با یک نارسایی مواجه هستیم زیرا قرآن بخشی از وقایع را نقل کرده است.
ایازی اضافه کرد: آموزههای تاریخی بیشتر باید از تفسیر استخراج شود که البته نیازمند راستیآزمایی است تا شائبه تفسیر به رای در آن نباشد و ادله کافی برای یک برداشت وجود داشته باشد لذا ما با انقطاع در گزارشهای قرآنی مواجهیم و اطمینان کامل هم به درستی یک تفسیر نداریم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه این کار که ما میتوانیم محتوای دانش تاریخ را از قرآن استنطاق کنیم خیلی خوب است، ولی ناقص است افزود: زیرا قرآن همه محتوا را به صورت کامل بیان نکرده است.
ایازی به چگونگی مطالعات تفسیر تمدنی و چالشهای فراروی آن، اشاره و با بیان اینکه تفسیر تمدنی، فرایند بهزیستن را مشخص میکند، تصریح کرد: مطالعات میانرشتهای در دهههای اخیر رواج یافته ولی عمق چندانی ندارد؛ این مطالعات در تلاش است تا مفاهیم عمیقتری از آیات قرآن را احصاء کند و راه آن داشتن دانشهایی است که مفسر در فرایند علمی خود آن را کسب کرده است.
این پژوهشگر ادامه داد: مثلا مفسر در جامعهشناسی توسعه دانشهایی فراگرفته و آن را به قرآن عرضه و از قرآن استنطاق میکند؛ پس در مطالعات میانرشتهای دانش مفسر است که باعث برداشت بیشتر از قرآن میشود.
نقش مطالعات میانرشتهای در تفسیر تمدنی
وی با بیان اینکه ما به جاودانگی قرآن معتقد هستیم، تصریح کرد: امروز اگر میخواهیم تمدن تاسیس کنیم باید فرایند آن را تبیین کنیم و مطالعات میانرشتهای محور کار است؛ پاسخهای زیادی از سوی نسل امروز وجود دارد که ما باید از قرآن به آن پاسخ دهیم لذا بنده فرایند این کار را تبیین کردهام.
ایازی با اشاره به مراحل تفسیر تمدنی، اضافه کرد: مهمترین مرحله، مسئلهشناسی است یعنی محقق باید درک درستی از تعریف تمدن و عناصر و مؤلفههای آن داشته باشد و آن را به خوبی بشناسد؛ ما بی نهایت مسئله در موضوع تمدن داریم. مثلا وقتی از حمایت اجتماعی سخن میگوییم باید چگونگی ایجاد آن را تبیین کنیم و راه رسیدن به آن را با جزئیات بازگو کنیم و حتی به نتایح جزیی آن بپردازیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه مرحله دیگر در تفسیر تمدنی، تشکیل یک گروه علمی است زیرا یک فرد نمیتواند این کار را انجام دهد، ادامه داد: یک مسئله تحقیقی باید از زوایای مختلف مورد کنکاش و تحقیق قرار بگیرد و ابعاد و اجزای مسائل را بشکافیم و هر موضوع را به دانش مربوطه ارجاع دهیم و مرحله دیگر هم روششناسی در تفسیر تمدنی و اتخاذ یک روش است. ما باید روششناسی را به صورت کامل مشخص کنیم.
وی افزود: مرحله دیگر بازخوردهایی است که از یافتهها میگیریم که منفی یا مثبت است؛ منظور از بازخوردهای مثبت آن است که یافته ما از قرآن به چه میزان با مستندات ما هماهنگ است و باید این هماهنگی متقن و کامل باشد و مرحله دیگر بررسی چالشها است زیرا فرایند تحقیق را همیشه تهدید میکند و حتی علمزدگی میتواند خود یک چالش باشد.
وی تاکید کرد: ما که یک محقق مسلمان معتقد به قرآن هستیم در بحث دانشها حساسیت بیشتری به خرج میدهیم ولی تفسیر تمدنی میتواند ذیل مطالعات میان رشته ای قرآن قرار بگیرد.
ایازی تصریح کرد: بنده معتقدم تفسیر تمدنی رویکردی از تفسیر اجتماعی است و تفاوت چندانی بین این دو نمیبینم لذا تاکیدم بر این است که از مصادیق مهم مطالعات میانرشتهای، تفسیر تمدنی است و آن هم بخشی از تفسیر اجتماعی است.
وی تاکید کرد: بر این اساس تفسیر تمدنی صرفا معطوف به آینده نیست و قابل تسری به وضعیت حال هم هست و همان مشخصات تفسیر اجتماعی را دارد.