به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در سومین نشست علمی پنج تأثیر صلح امام حسن(ع) در برپایی قیام عاشورا با سخنرانی محمد باغستانی، مدیرگروه و عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، تحلیل ژرفتری از صلح امام حسن علیهالسلام ارائه شد.
در این نشست، صلح نه یک تاکتیک منفعل، بلکه طرحی بلندمدت برای تقویت جبههی امامت و آمادهسازی قیامی با پشتوانهی مشروع معرفی شد؛ قیامی که در عاشورا به اوج رسید.
باغستانی در ابتدای سخنان خود گفت: صلح امام حسن علیهالسلام، نه یک عقبنشینی، بلکه یک مهندسی عمیق در صحنهی سیاسی صدر اسلام بود؛ طراحیای که با هدف حفظ اصل امامت، افشای تدریجی انحراف اموی و بازسازی قدرت اجتماعی جبههی اهلبیت صورت گرفت.
وی با اشاره به بندهای مهم صلحنامه، بهویژه بند عدم تعیین جانشین توسط معاویه، گفت: این بند از صلحنامه، در واقع سد محکمی در برابر مشروعنمایی سلطنت اموی ایجاد کرد. وقتی معاویه آن را شکست و یزید را بهعنوان جانشین معرفی کرد، امام حسین علیهالسلام با استناد به همان صلحنامه، قیام خود را از منظر حقوقی و الهی موجه ساخت.
مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی با تبیین تفاوت صلح امام حسن و قیام امام حسین، ادامه داد: اگر امام حسن علیهالسلام بهظاهر قدرت را واگذار کرد، در واقع مسیر اعتراض مشروع را برای آینده محفوظ نگه داشت. این صلح، فرصتی برای بازسازی گفتمان تشیع، ترمیم جبههی داخلی و گسترش مفاهیم عمیق امامت بود؛ امری که بدون آن، نه عاشورا معنا مییافت و نه امت اسلامی به عمق انحراف سیاسی آگاه میشد.
در بخش تحلیلی نشست، باغستانی تأکید کرد: در زمان امام حسن، زمینه اجتماعی برای قیام فراهم نبود. جنگهای داخلی، خستگی مردم و سلطهی تبلیغاتی امویان، جامعه را نسبت به مقاومت مایوس کرده بود. صلح، در چنین شرایطی، یک واکنش هوشمندانه برای جلوگیری از حذف کامل جبههی حق و انتقال پرچم به نسل آینده بود.
وی همچنین خاطرنشان کرد: امام حسین علیهالسلام در دهههای پس از صلح، به بازتعریف عدالت، حق حاکمیت، امامت و معیارهای مشروعیت حکومت پرداخت. این فرآیند منجر به شکلگیری قیامی شد که نه صرفاً واکنشی سیاسی، بلکه قیامی تمدنساز و گفتمانمحور بود.