در کرسی «خدای سه‌گانه» مطرح شد؛

تلاش نافرجام اندیشمندان مسیحی برای تبیین توحیدی از تثلیث

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی با بیان اینکه باور به تثلیث به هیچ وجه در تعالیم حضرت عیسی(ع) وجود نداشت و این اعتقادی کفرآمیز است، گفت: اندیشمندان مسیحی بسیار تلاش کرده‌اند تبیینی از تثلیث ارائه دهند که با توحید سازگار باشد اما این تلاش نافرجام است؛ لذا آن را راز قدسی می‌نامند.

گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، این نشست با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین علی اسدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، به‌عنوان ارائه‌دهنده، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد سلطانی به‌عنوان ناقد، و حجت‌الاسلام والمسلمین حسن شیرزاد کمانگر به‌عنوان دبیر علمی، در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار گردید.
حجت‌الاسلام والمسلمین اسدی در ابتدای نشست اظهار داشت: قرآن کریم ضمن تصدیق نبوت حضرت عیسی (ع) و انجیل نازل‌شده بر ایشان، برخی باورهای بنیادین مسیحیت رایج، از جمله عقیده تثلیث و مبانی آن را به چالش کشیده، نقد و رد می‌کند. مسیحیان، قرآن را به روایت نادرست از تثلیث متهم می‌کنند و بر توحیدی بودن باور خود تأکید دارند.
وی افزود: بررسی سیر تاریخی پیدایش، تحول و صورت‌بندی نهایی عقیده تثلیث با استناد به منابع و آرای الهی‌دانان مسیحی می‌تواند نشان‌دهنده ساختگی و وارداتی بودن این عقیده باشد و به فهم دقیق‌تر دیدگاه انتقادی قرآن کمک کند. این امر زمینه‌ساز درک متقابل و گفت‌وگوی دینی میان عالمان مسیحی و مسلمان خواهد شد.
اسدی سخنان خود را در دو بخش ارائه کرد: بخش نخست به مفهوم‌شناسی، سیر پیدایش، تحولات و تفسیرهای گوناگون تثلیث در دوره‌های مختلف تاریخ مسیحیت اختصاص داشت و بخش دوم به بررسی دیدگاه انتقادی قرآن کریم درباره این عقیده پرداخت.
وی تأکید کرد: قرآن کریم در دو آیه به‌صراحت مفهوم تثلیث را مطرح و آن را نقد کرده و به‌عنوان عقیده‌ای کفرآمیز و غلوآمیز معرفی کرده است. همچنین، در آیاتی دیگر، بدون اشاره مستقیم به تثلیث، با ارائه‌ خداشناسی توحیدی و مسیح‌شناسی متفاوت، مفاهیم اصلی تثلیث مانند الوهیت مسیح، فرزند خدا بودن او، و یکی بودن خدا و مسیح را به‌شدت نقد و نفی کرده است.
در ادامه، حجت‌الاسلام والمسلمین سلطانی، ناقد نشست، با تأکید بر لزوم تفکیک میان «تثلیث»(Trinity) و «سه‌خداباوری» (Tritheism) اظهار داشت: ترینیتی در الهیات کلاسیک به یک ذات الهی در سه اقنوم متمایز اشاره دارد، نه سه خدا. خلط این دو مفهوم از ابتدا نقد را نادرست می‌کند. برای پرهیز از مغالطه، باید مشخص شود که موضوع نقد قرآن، سه‌خداباوری است یا تثلیث مبتنی بر ذات واحد.
وی افزود: وجود سنت‌های یونیتارین (توحیدی) و قرائت‌هایی در عهد جدید، مانند انجیل یوحنا، که الوهیت صریح مسیح را تأیید نمی‌کنند، واقعیتی مستند در تاریخ اندیشه مسیحی است. این جریان‌ها، اگرچه جریان اصلی کلیساهای کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان نیستند، برای نشان دادن تنوع در مسیحیت و تفاوت احتمالی مخاطبان قرآن کافی‌اند.
سلطانی با اشاره به متون پولس خاطرنشان کرد: در این متون، الهیات بلند مسیح‌شناختی دیده می‌شود، اما تثلیث نیقیه‌ای به‌عنوان دکترین مدوّن، محصول منازعات قرون دوم تا چهارم است. محور سخنان پولس بر ایمان‌بسندگی و نسبت شریعت و نجات است، نه صورت‌بندی سه‌اقنومی ذات الهی.
وی در ادامه پرسش‌هایی مطرح کرد: قرآن دقیقاً کدام تثلیث را رد می‌کند؟ اگر منظور تثلیث مشهور است، چرا به‌جای روح‌القدس، حضرت مریم (س) جزو تثلیث شمرده شده است؟ اگر منظور تثلیث دیگری است، باید مشخص شود کدام فرقه مسیحی مدنظر قرآن بوده و چگونه می‌توان استدلال کرد که قرآن تثلیث مشهور را نیز نفی می‌کند؟ او افزود: «برخی مسیحیان معتقدند قرآن تثلیث ارتدوکس را هدف قرار نداده است». پاسخ روشمند این است که قرآن با نفی الوهیت عیسی و شرک ساختاری سه‌گانه، هر قرائت الوهی‌ساز از عیسی را رد می‌کند، حتی اگر به‌صورت صریح به دکترین نیقیه اشاره نکرده باشد.
حجت الاسلام سلطانی در پایان سخنان خود گفت: برخی از پژوهش‌ها (مانند آثار هوان کول و فون‌اشتوش) نیز بر نقشِ زمینه سیاسی‌ـ‌الهیاتیِ بیزانس و تبلیغات مریمی آنان تأکید می‌کنند. از این منظر، آیاتِ ناظر به منع «عبادتِ مریم» و نفیِ الوهیتِ او قابل‌فهم‌تر می‌شود. همچنین مناسب است به دیدگاه سیدنی گریفیث درباره «جدلی/پُلمیک» بودن خطاب‌های قرآن اشاره شود. او معتقد است قرآن به دنبال توصیف دقیق تثلیث نیست و لوازم آن را دارد نقد می‌کند. از این رو، تفاوت مسیح‌شناسی مورد نقد قرآن با تثلیث مشهور ، تنها یک امر ظاهری است. در واقع، همانطور که شواهد تاریخی تایید می‌کند، مخاطبان مسیحی قرآن به همان تثلیث مشهور باور داشته اند.
حجت‌الاسلام اسدی در پاسخ به مطالب مطرح شده ناقد نشست گفت: نظریه تثلیث، بیانگر ادراک طیفی از مسیحیت، درباره خدا به‌عنوانِ یک حقیقت سه‌گانه است. بر اساس این بیان، وجود و ذات الهی، یگانه است، ولی در سه شخص یا اُقنومِ متمایزِ پدر، پسر و روح‌القدس ظهور یافته است. آن سه در عین داشتن تشخص و تمایز، دارای یک ذات بوده و از یکدیگر جدا نیستند. بنابراین تعبیر خدای سه گانه در بیان تثلیث درست به نظر می رسد. با این حال در آثار متکلمان و نویسندگان مسیحی، با تأکید بر توحید و اهمیت زیادی که ادراکِ یگانگی خدا در مسیحیت دارد، هرگونه تفسیری از تثلیث و سه‌گانگی ذات خدا در صورت ناسازگاری با وحدانیت او رد و تثلیث، توحید مسیحی و تلاشی برای بیان یگانگی خدا خوانده شده است.
وی افزود: تأکید بر یگانگی، در عین سه‌گانگی ذات خداوند، نظریه تثلیث را تناقض‌آمیز و فهم و پذیرش آن را بسیار دشوار کرده است. تلاش تاریخی متفکران مسیحی برای ارائه‌ تفسیری روشن در این زمینه، بیش از پیش ابهام‌آفرین و نافرجام ارزیابی شده است. بر این اساس، تعریف به‌جای‌مانده در میراث کلامی و نظری مسیحیت، در نهایت تثلیث را یک راز سربه مُهر قدسی و امری برهان‌ناپذیر و فراعقلی می‌داند که به سبب محدودیت وجودی و ذهنی بشر، در فهم و ادراک وی نمی‌گنجد.
حجت الاسلام اسدی بیان کرد: درست است که تثلیث به‌صراحت در اندیشه‌های پولس و یوحنا نیامده است، اما بیان ویژگی‌هایی مانند ازلی، سرمدی، پسر خدا بودن عیسی و هم‌ذاتی وی با خداوند در نامه‌های پولس و انجیل یوحنا، زمینه‌های فکری و فلسفی پیدایش اعتقاد به الوهیت عیسی را پدید آورد.
وی در پایان گفت: همچنین قرآن در نقد و نفی تثلیث، بر عبد و بنده خدا بودن عیسی و فرشتگان مقرب و عدم استنکاف آنان از بندگی خدا تأکید و تصریح می‌کند: «لَنْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِکَهُ الْمُقَرَّبُونَ » (نساء/۱۷۲) و این نشان می‌دهد که نقد قرآن درباره تثلیث، دقیقاً ناظر به تثلیث معروف (پدر، پسر و روح‌القدس) است. روح‌القدس از فرشتگان مقرب الهی است.

آخرین اخبار