به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرگزاری شبستان، جلسه یازدهم از سلسله جلسات «مدرسه حکمرانی زمینهساز (۲)» به میزبانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و سخنرانی حجتالاسلام «عباس ابراهیمی» با موضوع (حکمرانی زمینهساز و فرصتهای آستانهای مقدس و بقاع متبرکه ایران اسلامی) و حضور «امیرمسلم کاشانیزاده» به عنوان دبیر علمی برگزار شد.
حجت الاسلام ابراهیمی در ابتدای سخنان خود با اشاره به مفهوم حکمرانی گفت: خاستگاه تولد مفهوم حکمرانی چه در ادبیات علوم سیاسی و چه در ادبیات علوم مدیریت؛ همواره موضوع مورد گفت وگو بوده است؛ از نظر ما حکمرانی به مجموعهی ساز و کارها و فرآیندها و نهادهایی اشاره دارد که یک جامعه از طریق آنها اداره می شود، اگر بخواهیم این مفهوم را در گفتمان اسلامی و نگاه تمدنی شیعی بازتعریف کنیم ابعادی فراتر از حکمرانی این جهانی و دنیایی و در واقع در گفتمان اسلامی و به ویژه نگاه تمدنی شیعی به خودش معطوف می کند.
آرمان غایی حکمرانی اسلامی ظهور امام زمان (عج) و برپایی حکومت عدل جهانی است
عضو شورای تخصصی حوزوی شورایعالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: حکمرانی بسترها و شرایط لازم را برای پیشرفت، مشارکت عمومی و شفافیت و اثربخشی در اداره امور جامعه را به همراه یک آرمان غایی در دل خودش جای میدهد که آن آرمان غایی ظهور امام زمان (عج) و برپایی حکومت عدل جهانی است که اخیرا این آرمان غایی تحت عنوان حکمرانی زمینهساز معروف شده است؛ از سوی دیگر در ادبیات مدیریت و علوم سیاسی نیز واژه حکمرانی به تازگی باب شده است و مورد استفاده قرار می گیرد اما مفهومی که اشاره داشتم در آموزه های دینی ما هست و این معنا؛ معنای جدیدی نیست.
وی افزود: حکمرانی زمینهساز ناظر بر فرآیند استراتژیک و چندوجهی است که هدف آن ایجاد جامعه صالح، عادل و منتظر است که بسترها و شرایط لازم را برای تحقق وعده الهی یعنی استقرار عدالت و قسط فراگیر در سراسر جهان فراهم می کند، این فرآیند نه تنها مستلزم مدیریت کارآمد امور دنیوی است که شامل ساختاردهی جامعه است به گونهای که از نظر فکری، فرهنگی، اجتماعی آمادگی لازم را برای پذیرش و همراهی با حاکمیت مهدوی داشته باشد، به بیان دیگر حکمرانی زمینهساز برای ظهور رویکردی است که فراتر از تاریخ مادی در حوزه حکمرانی با نگاهی الهیاتی و غایتگرا به اداره امر جامعه توجه دارد.

انقلاب اسلامی پرچمدار نفی سلطه ظالمان است
عضو شورای تخصصی حوزوی شورایعالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: در عصر و زمانه ما وقتی می خواهیم از حکمرانی زمینهساز صحبت کنیم خاستگاه و بسترش نظام جمهوری اسلامی است و مطالبی که اشاره خواهم داشت ناظر بر آستانهای مقدس و بقاع متبرکهای است که در جغرافیای جمهوری اسلامی حضور دارند؛ اما پیش از آن باید به این نکته اشاره کنیم که انقلاب اسلامی ایران صرفا یک تحول سیاسی نبود بلکه تجلی عملی برای حکمرانی زمینهساز بوده و هست و در واقع ریشههای آن در اعماق مکتب انتظار و مهدویت جای دارد و همانطور که در بیانیه گام دوم انقلاب به وضوح اشاره شد این انقلاب پرچمدار حرکتی است که با نفی سلطه ظالمان و استقرار نظامی مبتنی بر ارزشهای الهی گام به گام زمینه را برای ظهور منجی و طلوع خورشید عظمای ولایت حضرت ولیعصر(عج) فراهم می کند.
حجت الاسلام ابراهیمی گفت: بنابراین ما شاهد یک پیوند ناگسستنی میان انقلاب اسلامی و موضوع مهدویت و انتظار در بستر حکمرانی زمینه ساز هستیم و با برنامه عملی و پویا برای ساختن جامعه آرمانی در مسیر تحقق وعده الهی و ظهور تمدن نوین اسلامی قدم بر می داریم؛ البته باید به این نکته توجه کنیم که در زمان کنونی با وجود پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی و ظهور ابزارهای تقابلی؛ چالشهای جدیدی پیش رو تحقق حکمرانی زمینه ساز قرار دارد؛ از مهمترین این چالشها و شاید مهمترین چالش بحث جنگ شناختی است.
جنگ شناختی نوعی نبرد غیرنظامی است
وی افزود: مواجهه ای که اکنون به عنوان جنگ شناختی می شود در واقع مواجهه دقیقی نیست و برخی همان فعالیت ها و اتفاقاتی که در دهههای مختلف از ابتدای شکل گیری نظام افتاده و حوزه هایی که دشمن مورد هدف قرار داده با یک خوانش جدید به عنوان جنگ شناختی تلقی می کنند اما موضوع جنگ شناختی پیچیده تر است و در واقع جنگ شناختی نوعی نبرد غیر نظامی است که بر دستکاری ادراکات و باورها و فرایندهای فکری افراد و جوامع متمرکز میشود؛ این شکل از جنگ با هدف تضعیف اراده و ایجاد تردید در مبانی هویتی و اعتقادی و از هم گسیختگی اجتماعی؛ به طور مستقیم حکمرانی زمینهساز را مورد هدف قرار داده است و اکنون مخاطب اصلی جنگ شناختی همین حکمرانی زمینهساز است.
معاون فرهنگی مسجد مقدس جمکران ادامه داد: جنگ شناختی در بستر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به عنوان تهدید جدی علیه مفهوم حکمرانی و مفهوم انتظار به دنبال دستکاری افکار و باورهای جامعه است، دشمن در این جنگ با تغییر واقعیت ادراک شده افراد می خواهد اراده آنها را در راستای اهداف خودش هدایت کند، اگر بخواهیم این موضوع را درست فهم و صورت بندی کنیم در واقع جنگ شناختی در بستر زمینه سازی ظهور تلاش می کند تا پنج کار را انجام دهد البته این استقرای تام نیست.

جنگ شناختی نَه تنها امید به ظهور بلکه این خوانش از ظهور را مورد هدف قرار داده است
حجت الاسلام ابراهیمی افزود: نخست تضعیف امید به ظهور و عدالت جهانی آن هم با خوانش تمدنی محور مقاومت است، جنگ شناختی صرفا هدف اش این نیست که امید به ظهور را مورد هدف قرار دهد بلکه این خوانش از امید را میخواهد مورد هدف قرار دهد واگرنه تمامی ادیان مختلفی که در دنیا هستند اعم از آسمانی و غیر آسمانی همه معتقد به منجی هستند و جنگ شناختی با منجی که انها معرفی می کنند مشکل ندارد و تقابلی با هم ندارند، این تقابل که اکنون به اوج خودش رسیده است در واقع خوانش تمدنی که امروز در محور مقاومت شکل گرفته را مورد هجمه قرار داده و به دنبال آن است که اعتقاد به پیروزی نهایی در محور مقاومت را تضعیف کند.
وی گفت: دومین محور ایجاد تردید در مبانی فکری و اعتقادی درباره مهدویت با نگاه اسلامی به ویژه شیعی است؛ محور سوم از بین بردن اعتماد مردم به نهادهای دینی و روحانیت است؛ چهارمین محور ترویج یاس و ناامدیدی نسبت به امکان تحقق اهداف جامعه اسلامی و بی انگیزه کردن مردم در مشارکت در این مسیر است و پنجمین محور این است که جنگ شناختی در زمان ما به خصوص بعد از جنگ دوازده روزه به دنبال ترویج فرهنگ مصرف گرایی و سبک زندگی غربی به عنوان ابزاری برای انحراف از ارزشهای ایرانی اسلامی است.
عضو شورای تخصصی حوزوی شورایعالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: از اینجا به بعد با تکیه بر آموزه های دینی و در راستای تحقق اهداف کلان حکمرانی زمینه ساز و ایجاد تمدن نوین اسلامی و مهیاسازی زمینه ظهور امام عصر(عج) به موضوع زیارت اشاره می کنم، زیارت به عنوان یک رکن اساسی در اندیشه اسلامی مطرح می شود، تاکید داریم و می گوییم اندیشه اسلامی؛ در ادبیات و گفتمان اسلامی و حتی اهل سنت موضوع زیارت بسیار جدی مطرح است. در گفتمان اهل سنت حتی حرکت به طرف مساجدی که در مناطق و محلات مختلف است زیارت تلقی می شود.
زیارت حضرات معصومین پلی به سوی دریای ولایت و نمادی از تمسک به ریسمان قرآن و عترت است
وی افزود: اما در خوانش و گفتمان شیعی این نگاه غلبه یافته و در واقع مصداق کامل و اَتَم زیارت یعنی زیارت حضرات معصومین که این زیارت تنها یک عمل عبادی نیست بلکه پلی به سوی دریای ولایت و نمادی از تمسک به ریسمان قرآن و عترت است. وقتی وارد موضوع زیارت می شویم خود قرآن کریم از سه جنبه و سه زاویه به موضوع زیارت ما را راهنمایی می کند، اولین جنبه با بیان جایگاه والای اولیای الهی در نظام هستی و عالم تشریع است، خداوند در کلام خودش اوصاف بی نظیر و کمالات بی مثال آنها را ذکر و از ما مطالبه می کند که به این انوار هدایت اقتدا کنیم.
حجت الاسلام ابراهیمی در ادامه گفت: دومین نکته هشدار نسبت به دوری و اعراض از آنان است که نتیجهاش سقوط از کمالات خواهد بود، قرآن هرگونه غفلت و سهل انگاری از اهل بیت(ع) را موجب انحراف از صراط مستقیم دانسته است؛ سومین نکته که به نظر می رسد جایگاه مهمی دارد تاکید بر ضرورت همراهی و مصاحبت و احساس مسئولیت در قبال اهل بیت است و در واقع ما دعوت شدیم به الگوگیری از سیره و منش آن بزرگواران؛ در این رابطه مسئولیت ترویج ارزش های الهی را به دوش داریم.
موضوع زیارتگاهها جدید نیست و سابقه آنها به پیش از اسلام باز میگردد
این پژوهشگر افزود: حضور در آستان ها و بقاع متبرکه و در نقطه کمالاش حضرات معصومین و در امتدادش شخصیتهایی که یا اولاد ائمه هستند یا کسانی که در مکتب اهل بیت تربیت شدند در واقع فضایی را فراهم می کنند که می توانیم از آن در حکمرانی زمینه ساز بهره مند شویم، شاهدهای متعددی برای این مساله از جمله در زیارت جامعه کبیره و ادعیه مختلف و همچنین زیارت عاشورا نسبت به معیت و همراهی است؛ در واقع زیارت فرصتی مغتنم و زمینهساز درک جایگاه رفیع اولیای الهی است و نتیجهاش دوری از انحراف و همراهی با صالحان است. در مورد آستان و موضوع زیارتگاهها، برخی میخواهند شکلگیری زیارتگاهها و بقاع را به قرون اخیر پیوند دهند یا به جریان صفویه در حالی که چنین نیست و زیارتگاه ها در قرآن هم آمده است و از جمله در مورد اصحاب کهف و یا در رابطه با حضرت اسماعیل و مادرش؛ بنابراین موضوع زیارتگاه ها، جدید نیست و سابقه آن به قبل از اسلام باز میگردد اما به طور خاص در بستر تحولات مهم اجتماعی و فرهنگی در ایران و به ویژه بعد از ورود اسلام و گسترش تشیع زیارتگاه ها جایگاه خاصی پیدا کردند.
وی تصریح کرد: در واقع شخصیتهای مذهبی، امامزادگان، حضرات معصومین، یا امامزادگان واجب التکریم مثل حضرت فاطمه معصومه(س)، حضرت شاهچراغ(ع)، حضرت عبدالعظیم(ع)، نمونههایی از این جایگاه هستند؛ البته سابقه مهاجرت امامزادگان حتی به قبل از حضور امام رضا (ع) در ایران بازمیگردد و مواردی متعددی در این مورد داریم از جمله «هلال بن علی» فرزند امام باقر (ع)؛ به هر روی این مهاجرتها به دلایل مختلف از جمله سیاسی و اجتماعی رخ داد و محل دفن و شهادت این بزرگواران منجر به شکل گیری بقاع متبرکه شد.
حجت الاسلام ابراهیمی افزود: البته با شکلگیری انقلاب اسلامی هر سال شاهد توجه بیشتر به این بقاع هستیم و به نظر می رسد که باید به جدیت بگوییم که با این فضایی که به وسیله پیروزی انقلاب ایجاد شد این توسعه و توجه به این اماکن و مراکز مقدس نَه تنها در جغرافیای ایران که در خارج از ایران نیز مورد توجه قرار گرفت؛ حتی در اربعین امام حسین(ع) که عراقی ها به خوبی این جریان را هدایت و مدیریت می کنند، این اماکن به مرور محل تجمع پیروان و ارداتمندان از ملیت ها و ادیان مختلف به سبب کرامات منصوب به این بزرگان و نیازهای روحی مردم برای توسل و شفا شد.
وی تصریح کرد: در اجلاسیه آستان و بقاع متبرکه ایران اسلامی؛ مسجد جمکران به عنوان یکی از چند عضو اصلی این اجلاسیه است؛ این مسجد که محلی برای عبادت است در کنار اصل عبادت که خاستگاه اصلی مسجد است، مکانی برای ارتباط و توسل به آخرین حجت الهی امام عصر(عج) شناخته می شود.
عضو شورای تخصصی حوزوی شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: این مباحث مقدمه ای برای نقش آستان های مقدس و بقاع متبرکه در حکمرانی زمینه ساز و مقابله با جنگ شناختی بود؛ آستانهای مقدس و بقاع در ایران اسلامی به دلیل جایگاه معنوی رفیع و قدمت تاریخی و گستردگی جغرافیایی و ارتباط عمیق با لایه های جامعه نقش حیاتی در فرایند حکمرانی زمینه ساز ایفا می کنند که می توان آن را در پنج بُعد تعریف کرد.
وی افزود: بُعد اول مقابله با حوزه باورها و ابعاد اعتقادی و فکری است، آستانها به خصوص مسجد جمکران با ارایه روایت های اصیل و مستند از مهدویت وارد این عرصه می شود. توجهی که امروزه در حوزه گفتمان مهدویت وجود دارد جایگاهی مورد توجه در مسجد مقدس جمکران است؛ در تاملی که داشتم متوجه شدم نقشی که برای مسجد کوفه و مسجد سهله گفته شده مربوط به زمان ظهور امام عصر است اما نقش تمدنی که در گفتمان مهدیت باید دنبال شود خاستگاه اصلی اش در بستر انقلاب اسلامی و جغرافیای جمهوری اسلامی و مسجد جمکران است، در مواجهه با جنگ شناختی آستانها با روایتهای اصلی و مستند از مهدویت؛ هم معارف مهدوی را ترویج می دهند و هم شبهات را پاسخ می دهند و از سوی دیگر تلاش می کنند به افزایش سواد رسانه ای و شناختی میان زائران و مشتاقان کمک کنند؛ در واقع مخاطبان آستان ها خلاصه به کسانی که در آن محدوده جغرافیایی هستند نمی شود.
تقویت روحیه تابآوری شناختی؛ از ظرفیتهای بقاع متبرکه و آستانهای مقدس
عضو شورای تخصصی حوزوی شورایعالی انقلاب فرهنگی در ادامه گفت: بُعد دوم تقویت تابآوری شناختی است؛ در این بستر آستانها و بقاع با تقویت روحیه تابآوری شناختی افراد؛ آنها را در برابر القائات یأس آور و تضعیف کننده، مقاوم میکنند؛ سومین بُعد ترمیم گسل ها و بُعد اجتماعی و عدالت است، در واقع جنگ شناختی به دنبال است که با بزرگنمایی مشکلات و ایجاد گسل های اجتماعی اعتماد عمومی را کاهش دهد اما آستانها با خدمات اجتماعی و ایجاد پیوند با محیط پیرامونی این مساله را از بین میبرند.
وی ادامه داد: بُعد چهارم بُعد سیاسی امنیتی است که شامل خنثیسازیِ واگرایی شناختی است. در جنگ شناختی که هدفش ایجاد واگرایی و تفرقه و قطب بندی در جامعه است آستان ها و بقاع متبرکه با ایجاد فضایی همدلانه و تجمع حول محور ارزشهای مشترک به خوبی می توانند این عملیات واگرایی شناختی دشمن را خنثی کنند چون این مکان ها پناهگاه و مرجع هستند و این حضور هرسال توسعه مییابد.
حجت الاسلام ابراهیمی افزود: آخرین بُعد که بسیار اهمیت دارد بُعد علمی و فناورانه است که در واقع اشاره به تولید محتوای هوشمند و فعال می کند، ما گاهی منتظر هستیم که اتفاقی بیفتد و ظرفیتهایمان را (اعم از خدماتی که به صورت حضوری در این آستانها ارایه می شود و چه خدماتی که از فناوریهای نوین استفاده می شود) ارایه کنیم؛ اما برای اینکه مواجهه فعال داشته باشیم باید به ابعاد فناورانه توجه کنیم که این مساله در اجلاسیه آستان ها و بقاع متبرکه ایران اسلامی نیز مطرح شد و موضوع سند هوش مصنوعی آستان ها بسیار مورد توجه قرار گرفت؛ به هر صورت در مواجهه با جنگ شناختی تولید محتوای علمی و جذاب با استفاده از ابزار فناورانه مورد توجه است؛ دشمن اکنون در قالب های مختلفی از این ابزار استفاده می کند؛ فضای مجازی مخاطب گستردهای دارد لذا ما نیز باید در این عرصه به شکل فعال وارد شویم چراکه در عرصه جنگ شناختی ابزار کاربردی و مهمی است.