گودرزى، حسين؛ بررسى تحليلى كتاب دينى ايران؛ تهيهكننده: مركز مطالعات فرهنگى ـ اجتماعى: چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، بهار 1394، 183 ص رقعى.
***
كتاب سابقه اى چندين هزارساله دارد و پيشينه آن به دورانى برمى گردد كه انسان روى لوحهاى گلى، سنگ و استخوان مى نگاشت و سپس با پيشرفت دانش و تكنولوژى، كمكم روى پوست درختان و حيوانات مى نوشت تا اينكه كاغذ به شكل امروزى خود درآمد و اينک كتابهاى الكترونيكى و شفاهى و گويا رخ نموده است.
از مهمترين آثار مثبت پيدايش كتاب، انتقال تجربيات و دانش بوده است. پيشينه و تحولات نشر كتاب و روند آن در دورانهاى مختلف جوامع، نكته اى است كه براى پژوهشگران و نيز سياستگذاران عرصه هاى فرهنگى و علمى و پژوهشى اهميت بهسزايى است كه كمتر مورد توجه و كاوش و پژوهش بوده است.
در ميان نشر آثار مختلف، نشر آثار دينى جلوهاى درخشان تر دارد. بهرغم آنكه شايد مهمترين علت در گسترش كتاب همين گرايشهاى دينى باشد، آثار بسيار اندكى به طور مستقل به موضوع بررسى روند نشر كتب دينى پرداخته است.
در حوزه نشر آثار اسلامى در ايران نيز اين نقيصه به خوبى ديده مىشود و جاى خالى پژوهشى مستقل در تبيين تحولات نشر كتاب اسلامى در يك قرن اخير به ويژه پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران محسوس است و با اينكه ايرانيان را مىتوان از پيشتازان حوزه نشر كتاب دانست، آثار علمى درخور توجهى براى ثبت و تبيين و تحليل اين روند كمتر نگارش يافته است.
اثر حاضر با توجه به اين مهم سامان يافته است و به علت اهميت بررسى علمى وضع نشر كتاب دينى در ايران معاصر، در پى بررسى وضع نشر كتب دينى در سالهاى پس از پيروزى انقلاب اسلامى است؛ هرچند تصويرى اجمالى از نشر كتاب در جهان و ايران را نيز عرضه كرده است.
روش تحقیق
نويسنده به شيوه آمارى و تحليلى و بررسى اسنادى و با استفاده از نشستهاى تخصصى، به آسيب شناسى تاريخى وضع نشر كتاب دينى/ اسلامى و بيان راهكارهاى ترويجى و اصلاحى پرداخته تا دستاورد خود را در معرض بهرهبردارى پژوهشگران و دستاندركاران فرهنگى، دينى و علاقهمندان اين حوزه قرار دهد.
گزارش محتوایی اثر
اين اثر با هدف فوق در پنج فصل تأليف شده است. در فصل نخست، پس از بيان تاريخى نگارش كتاب در پنج هزار سال گذشته، هفت مرحله براى نشر كتاب برشمرده است. در فصل دوم پس از بيان پيشينه نشر كتاب دينى جهان اسلام و ايران، تحليل آمارى وضع نشر كتابهاى اسلامى از سالهاى 1300 تا 1357 آمده است. فصل سوم به تحليل وضع نشر اين آثار در دوران پس از پيروزى انقلاب اسلامى اختصاص يافته است. فصل چهارم شامل تحليل يافتهها، مشكلات و بيان راهكارها و پيشنهادهاست. فصل پايانى به ضمايم اختصاص يافته و خلاصه مطالعات مؤلف كتاب و پژوهشگر ديگر است. اين فصل درباره وضع رسالههاى برتر دينى و ارزشيابى كيفى 185 رساله دكترى تخصصى و رساله هاى سطح چهارم حوزه علميه است.
در تحليل آمارى نويسنده، اين نتايج به دست آمده است:
1. با وجود رشد كمّى نشر كتاب در شش دهه منتهى به سال 1357، صنعت نشر كتاب ايران از آسيب هاى فراوانى رنج برده است و اين آسيبها در سه دهه پس از انقلاب نيز ادامه يافته است.
2. براساس آمار نشر كتاب دينى، در شش دهه اول قرن حاضر حدود 15 تا 18 درصد خوانندگان كتاب به كتابهاى مذهبى رجوع كرده اند.
3. نويسنده بر آن است كه نشر كتابهاى دينى در سالهاى 1358 تا 1390 با ميانگين 5/21 درصد، بيشترين رده نشر كتاب در كشور را داشته است، اما در طول همين مدت با كاهش مداوم از 28 درصد در سال 1360 به 18 درصد در سال 1390 رسيده است، بهويژه از سال 1385 به بعد، سالانه يك درصد كاهش يافته و از 23 درصد به 18 درصد كل نشر كشور رسيده است.
4. در مجموع روند رشد نشر در سالهاى پس از انقلاب ارزشمند اسلامى ايران، حدود 46 برابر است، ولى اين نسبت در كتابهاى دينى 30 درصد بوده است.
تاریخ بروز رسانی شنبه نهم فروردین ماه 1399