اگر عدالتی علوی بر پاگردد در آن صورت همه خوبیها و نیکیها متجلی و با قرار گرفتن هر چیزی در سر جایش زیباییها رخ خواهد نمود. و برکات، نعمتها و آبادنی و فراخی زندگی و آرامش و صلح برای نوع انسان فراهم خواهد شد. فساد، تبعیض، فقر و طغیان و سرکشی فروکش خواهد نمود و جامعه همواره رو به توسعه و پیشرفت طی مسیر خواهد نمود.
آثار عدالت علوی و نسبت آن با توسعه و پیشرفت
1ـ انتظام و قوام امور زندگی
نظم و ثبات از اساسیترین شروط توسعه و پیشرفت هستند و چنانچه هر امری در موضع خود قرار گیرد و حق هر ذیحقی داده شود، رضایتمندی و امید به زندگانی رشد میکند و اشخاص سعی میکنند وظایف شهروندی را به شکل ممتازی به سرانجام برسانند و موجبات ارتقاء خویش و جامعه را فراهم سازند.
2ـ افزایش برکات
شکی نیست که از جمله مهمترین موجبات جلب رحمت الهی در جامعه؛ همدلی، اتحاد، محبت به همنوع و تلاش و همت مضاعف میباشد و عدالت علوی مقدمه وصول به چنین جامعه آرمانی است، مدینۀ فاضلهای که موجبات ترقی مادی و معنوی را توأمان فراهم میآورد. چنانچه امام (ع) فرمود:
«در سایۀ عدالت نعمتها چند برابر میشود و عدالت موجب جلب رحمت الهی، افزایش برکات و فراوانی نعمتها است».
3ـ سازندگی و توسعه اقتصادی
حضرت علت خرابی و ویرانی زمین را تهیدستی مردم میداند و در منظومه عدالت خویش توصیه رسیدگی بیش از پیش به مردم را مینماید و به زمامداران خویش گوشزد میکند که ادای حقوق مردم و یاری آنها از موجبات مهم آبادانی و پیشرفت است. «و این کار (کمک و یاری مردم) نباید بر تو گران آید؛ زیرا این همچون ذخیرهای است که مردم آن را با آباد کردن و آراستن و پیراستن سرزمینها باز میگردانند. علاوه بر این سپاسگزار تو نیز خواهند شد و خود از این که با عدل و داد با مردمان رفتار کردهای شادمان خواهی بود».
از این جمله آخر معلوم میشود رفتار به عدل و داد موجبات سازندگی و توسعه را فراهم میآورد و در این میان حاکم سود دو چندان میبرد هم سرمایه وی بازگشته و هم رضات خاطر مردم و حاکم فراهم شده است.
4ـ آبادانی و ریشه کنی فقر
حضرت در نامه 53 دلیل ویرانی زمین را فقر مردم و دلیل فقر مردم را ستم حاکمان و والیان معرفی میکند و خاطر نشان میکنند در صورتی که حاکمان به عدل و داد رفتار کنند فقر ریشه کن و آبادانی جامعه رونق میگیرد.
«سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جاندار را آفرید، اگر علم را از معدنش اقتباس کرده بودید ... و از میانه راه به رفتن پرداخته بودید راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راهها بر شما روشن میگشت و نشانههای هدایت آشکار میگردید و فروغ اسلام شما را فرا میگرفت، در آن صورت، به رفاهی فراوان دست مییافتید، دیگر هیچ خانوادهای بیهزینه نمیماند و هیچ مسلمان یا کافری که در پیمان مسلمانان است، گرفتار ستم نمیگشت و به همین دلیل است که حضرت فرمود: ما عمرت البلدان بمثل العدل «آبادانی شهرها به هچ امری چون عدل میسر نیست.» یعنی عدالت علوی یک نسخه بیبدیل برای رفاه، ترقی و آبادانی است.
5ـ افزایش بردباری و تحمل
در مدینه فاضله عدل علوی به دلیل رضایتمندی مردم و ارتقاء توان مادی و معنوی آنان آستانه بردباری و تحمل آنها بسیار بالا میرود تا آنجا که در مقابل حوادث با کمال صفای دل بردبار و صبور خواهند بود و حاکم و همنوعان خویش را یاری خواهند کرد. به بیان زیبا حضرت علی (ع) «هر چه بر عهدۀ مردمش نهی، آن را انجام خواهند داد.»
در چنین جامعهای مردمان عون و یاور یکدیگر و شریک مطمئن هم خواهند بود.
6ـ همکاری مطلوب حکومت و ملت
شرط عدالت علوی احقاق حقوق همه افراد جامعه است چه اشخاص حقیقی و چه حقوقی یعنی از جمله ارکان عدالت علوی تلاش حکومت برای ادای حقوق رعیت و افراد جامعه است بهگونهای که در سایه تلاش حکومت اسلامی شرایط رشد و تعالی مادی و معنوی مردم فراهم گردد آبادانی رونق پذیرد و ظلم و ستم، تعدی و تبعیض از بین برود و از جمله ارکان عدالت علوی رعایت حقوق حاکم اسلامی و احقاق آن حقوق توسط شهروندان میباشد بهگونهای که مردم ضمن وظیفهای که در قبال خویشتن و جوامع مسلمان دارند، در حکومت اسلامی باید، مسئولیتپذیر بوده و ضمن مراعات قوانین در پیشرفت و اعتلای آن سهیم باشند.
حضرت در توصیف چنین جامعهای میفرماید:
«پس زمانی که رعیت حق والی را ادا کرد و والی نیز حق رعیت را ایفا نمود، حق در میان آنها عزت یابد و پایههای دینشان استواری گیرد و نشانههای عدالت آشکار گردد و سنتها[ی پیامبر] در مسیر خود افتد و اجرا گردد و در پی آن روزگار به صلاح آید، و امید به دوام دولت نیرو گیرد و مطامع دشمنان به نومیدی گرایند».
وقتی عدالت اجرا شد و حقوق مردم و حکومت ادا گردید، همکاری صمیمانه بین دولت و ملت شکل گرفت، اختلاف، آشوب و هرج و مرج رخت برمیبندد و تلاش و سازندگی و پیشرفت و توسعه جای آنرا میگیرد.
7ـ استقرار امنیت
امنیت یکی از شرایط مهم توسعه و پیشرفت میباشد، سرمایهگذاری، ثبات و اعتماد اقتصادی و اجتماعی همه در سایه امنیت امکانپذیر میگردند «گشایش و رفاه زندگی در امنیت است»
چتر عدالت بر تمام شئونات و ارکان مدینه فاضلهای که امام علی (ع) ترسیم میکند سایه افکنده، بهگونهای که تمام ارکان دولت و ملت از سایهسار عدالت علوی بهرهمند هستند. امام (ع) وقتی میشنود امنیت زن غیرمسلمانی توسط لشگریان شام خدشهدار شده میخروشد و میفرماید: «اگر مرد مسلمانی پس از این رسوایی، از اندوه بمیرد، نهتنها نباید وی را نکوهید بلکه مرگ را سزاوار است»
و از آنجا که در مکتب پیامبر اکرم (ص) احترام و ارزش مال مؤمن همچون حرمت و ارزش جان اوستوصی به حق او به مالک دستور میدهد «دست به مال هیچکس، چه مسلمان و چه ذمی نبرید مگر آن که اسبی یا سلاحی نزد آنان بیابید که بدان بر مسلمانان تجاوز کنند»
8ـ اهتمام به حقوق بشر و مردمسالاری دینی
از نظر نگارنده هدفگذاری اصلی شاهراه عدالت علوی، احترام به مردم، حفظ کرامت انسانی و عزت انسانها، احقاق حقوق مردم، جلب رضایت عموم جامعه، همراهی و همدلی با مردم، مشورت با مردم، همکاری و همیاری با مردم و جلوگیری از ظلم و ستم، تعدی و تجاوز نسبت به حقوق آنهاست و مهمترین شاخصه عدالت علوی و هسته مرکزی آن توجه به مردم و تأمین مال، جان و آبروی مردم در سایه عدالت میباشد بهگونهای که امام در اغلب نامههای خویش به حاکمان و زمامداران ضمن توصیه به عدالت، توجه و اداء حقوق مردم را یادآور میشود.
حضرت تنها در نامه به مالکاشتر دهها بار توجه به مردم را یادآور میشود و در طلیعۀ آن دقیقاً بعد از سفارش به تقوا میفرماید:
«مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را در دل خود جای ده، مانند حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شمری».
ایشان مردم را ستون دین، سرمایه و پشتوانه کشور و مدافع آن به وقت بحران خواند و بر توجه دائمی بر اداء حقوق عامه و جلب رضایت آنها تأکید فرمود.
9ـ ثبات نظام
حضرت علی (ع) عدالت را موجب پایداری، اقتدار، استواری و قدرت دولتها میداند.عدالت موجبات رضایت شهروندان را فراهم میآورد و با تأمین رضایت عمومی، ثبات در کشور برقرار و حکومت از گزند نارضایتیهای عمومی، شورش و هرج و مرج در امان میماند.
علاوه بر شکلگیری تعاون و همکاری بین دولت و ملت، مردم کمک به دولت را کمک به خویشتن و یاری آنرا یاری جامعه دانسته و در جهت تقویت و ثبات نظام تلاش میکنند همچنین وقتی حقوق مردم با برقراری عدالت تأمین شد و هر چیز سر جای خود قرار گرفت، مردم به اقامه حقوق رهبران جامعه قیام میکنند و در اثر همدلی، تعاون و نظم، امنیت عمومی ارتقاء مییابد و اقتصاد شکوفا میگردد. و نظام و حکومت استقرار مییابد و ثبات پیدا میکند. حضرت در همین راستا فرمود: «آنکه در حکومت ستم ورزد، دولتش نابود گردد». ستم موجب زوال نعمت ویرانی کشور نابودی ملک و ملت، سستی و ناتوانی و شورش و هرج و مرج و نابودکننده آبادانیهاست و به همین دلیل است که امام علی (ع) فرمود: «حکومت با کفر پایدار میماند و با ستم باقی نمیماند.» و از همین روی است که حضرت فرمود: «زشتترین امر ستم زمامداران است».
و البته حوزه ستم نیز چون قلمرو عدالت بسیار وسیع است لذا حکومت بایستی با بینش عمیق از گسترۀ تمام اقسام آن جلوگیری کند تا از آثار سوء آن در امان بماند.
به همین دلیل حضرت در تمام دستورالعملهایی که به زمامداران، مأموران، فرماندهان و رزمندگان میدهند، سفارش حقوق مردم، دوری از ستم به مردم، حتی پرهیز از ستم به حیوانات، احشام، مراقبت از امنیت روانی مردم، دوری از ناراحتی و مؤاخذه آنها، نهی هر گونه دخالت در امور مالی و زندگی مردم، پذیرش سخن مردم و تقدم آنها، حفظ حرمت آنها و رفع دغدغه و تبعیض از میان آنها را نصب العین سفارشات قرار میدهند.