به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پس از حمایت همهجانبه جنبش انصارالله یمن از مردم غزه و مقابله مستقیم با رژیم صهیونیستی برخی قیام مردم یمن را با قیام یمانی که از نشانههای ظهور است تطبیق دادند و از نزدیکی زمان ظهور سخن گفتند. به عنوان مثال امام جمعه موقت تهران در مراسم نماز جمعه در این رابطه اظهار کرد: قیام یمنیها برحسب روایات مقدمات ظهور حضرت مهدی(عج) است و یمنیها جبهه جدیدی برای بیچاره کردن جنایتکاران باز کردند...
گفتنی است قیام یمانی به قیام مردی از نسل امام حسین(ع)، از اهالی یمن اشاره دارد که پیش از ظهور امام مهدی(عج) رخ میدهد. بنابر گزارش روایات، قیام او با خروج سفیانی و قیام سید خراسانی همزمان خواهد شد. دعوت مردم به سوی امام مهدی(عج)، درگیری با سفیانی و فتح روم و قسطنطنیه از جمله اقدامات یمانی معرفی شده و در روایات، شروع قیام او را از یمن دانستهاند. باید توجه داشت که از قرن نخست قمری، افرادی از جمله عبدالرحمان بن محمد بن اشعث کندی که علیه حجاج بن یوسف ثقفی شورش کرد و احمد بن اسماعیل بصری معروف به احمد الحسن ادعا کردهاند یمانی هستند.
در همین موضوع با حجتالاسلام و المسلمین محمد شهبازیان؛ پژوهشگر حوزه مهدویت پژوهی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که حاصل آن را میخوانید.
درباره نشانههای ظهور ما با چند سوال اساسی روبرو هستیم. ابتدا باید به این سوالات پاسخ بدهیم و پاسخ به این سوالها زوایای بحث را برای ما مشخص میکند. نکته اولی که در نشانههای ظهور مطرح است این است که اصلا بعضی از نشانههای ظهور با وقایع تاریخی تعریف میشوند یعنی ما به اشتباه آنها را جزء نشانههای ظهور ذکر کردیم. از این اخبار به عنوان روایات ملاحم و فتن یاد میشود. در واقع این روایات پیشگوییهایی از ائمه در مورد وقایع آینده جهان هستند مثل اینکه حضرت امیرالمومنین(ع) در مورد حجاج بن یوسف ثقفی اشاراتی را ذکر میکنند و میفرمایند چنین شخصی خواهد آمد و بر شما مردم کوفه حکومت میکند. پس ما این روایات را در فضای بحث ملاحم و فتن قرار میدهیم که پیشگوییها و پیشبینیهایی از ائمه درباره وقایع آینده هستند.
بر این اساس آنچه در روایات ما و گزارشات ما و متون دینی ما درباره آینده ذکر کردند الزاما نشانه ظهور حضرت مهدی(عج) نیست. شاید برخی از آنها وقایع تاریخی باشد که در گذشته و در دوره بنی العباس رخ داده باشد. مشخصا در قضایایی مثل «رایات سود» یعنی پرچمهای سیاه، عمده گزارشها دلالت دارد که این روایات بر جریان ابومسلم خراسانی قابل تطبیق است و اصلا ربطی به کسی به نام خراسانی که زمینهساز ظهور است ندارد. مثل همین مطلب درباره گزارشاتی که در مورد یمانی ذکر میشود صادق است.
ضعف سندی روایات یمانی
در بحث یمانی باید چند نکته را توضیح داد؛ اولا در مورد اینکه قیام یمانی به عنوان یکی از نشانههای ظهور ذکر شده است، در منابع شیعه و اهل سنت حدود بیست گزارش داریم. از این بیست گزارش برخی ضعیف السند هستند، برخی محتوایشان محتوای تاریخی است که در نکته اول درباره آن توضیح دادم، برخی دیگر از این روایات محتوایشان کامل نیست. به همین خاطر پاسخ اجمالی ما نسبت به ارتباط یمانی و ظهور امام عصر(عج) این است که حقیقتا نمیشود خیلی روی گزارشات و روایات یمانی سرمایهگذاری کرد.
اولا یمانی که در گزارشات برای ما ذکر شده هیچ اسم مشخصی ندارد و هیچ نامی در روایات برای او سراغ نداریم و نمیتوانیم برای یمانی یعنی کسی که از یمن میآید اسم مشخصی نام ببریم. همچنین در گزارشهای ما هیچ شمایلی، صفتی و ویژگی در مورد یمانی بیان نشده است. نکته سوم اینکه آیا ما در برابر یمانی وظیفهای به صورت قطعی داریم؟ یکی دو گزارش در مورد یمانی داریم که بیان میکند او چهره مثبتی است ولی این دلیل نمیشود او را معصوم بدانیم یا نسبت به او موظف باشیم و حتما باید آنچه را او میگوید اطاعت کنیم. ما دو گزارش در این زمینه بیشتر نداریم که این دو گزارش، هم ضعف سند دارند و هم از مشکلاتی در محتوای روایت و مباحث فقه الحدیثی رنج میبرند.
آیا یمانی «سیّد» است؟
یک نکته دیگری که وجود دارد این است که ما گزارش دقیق و متقنی نداریم که گفته باشد یمانی حتما سیّد است به جز یک گزارش که در کتاب جمال الاسبوع سید بن طاووس ذکر شده است و بیان میکند: «و خروجُ رجلٍ من وُلد عَمّی زیدٍ بالیمنِ». این روایت بیان میکند که یمانی از عموی ما زید در یمن است و به نوعی بر سیادت یمانی دلالت دارد منتهی باید توجه داشته باشیم که هیچ دلیلی نیست این یمانی که در حدیث ذکر شده است همان یمانی موعود باشد، ثانیا این روایت ضعف سند دارد، ثالثا این گزارش را جز سید طاووس در قرن ششم و هفتم هجری احدی ذکر نکرده است و نه قبل ایشان و نه بعد ایشان محدثان به این روایت اعتنا نکردند. پس در مورد یمانی یک روایت بیشتر نداریم که او را از نسل زید میداند و این روایت هم محل تامل است و قابل استناد نیست.
در مورد اینکه یمانی چقدر عمر میکند، کی میآید، چگونه میآید ما تعارض روایات داریم. برخی گزارشات ذکر میکند یمانی نود سال پیش از ظهور میآید و میمیرد و بعد در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) رجعت میکند. یک گزارش دیگر داریم که میگوید یمانی یک سال قبل از ظهور میآید. پس این تعارضات میان روایات وجود دارد. با توجه به این اجمال و کلیتی که در گزارشات وجود دارد ما نمیتوانیم به صورت قطعی درباره قیام یمانی سخنی ذکر کنیم.
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است اساسا چیزی که میگوییم نشانه ظهور است باید مشخصتر و شفافتر از خود ظهور باشد چون در علم منطق گفته میشود معرِّف باید اجلی از معرَّف باشد یعنی کسی که قرار است علامت ظهور باشد باید آشکارتر از کسی باشد که قرار است او را نشان دهد. اگر قرار است یمانی را نشانه ظهور بدانیم و ظهور را یک مسئله مخفی معرفی کنیم باید یمانی خیلی شفاف و روشن باشد تا ما به نتیجه برسیم، در صورتی که نه اسمش مشخص است، نه شمایلش مشخص است، نه ویژگی خاصی برای او در روایات ذکر کردند. همه اینها در مجموع ما را به این نتیجه میرساند که شخصیت یمانی مورد ابهام است.
آنچه مهم است شناخت ضابطهها است
یک نکته دیگر که باید توجه کنیم این است؛ چه یمانی را بشناسیم چه نشناسیم مهم نیست چون ما برای شناخت آخرالزمان و حضرت ولی عصر(عج) معیار داریم و همانطور که امیرالمومنین(ع) را تشخیص دادیم، همانطور که ائمه گذشته را با معیارهای خودشان تشخیص دادیم، حضرت هم که ظهور کنند باید دنبال معیارها باشیم و از حق دفاع کنیم. حالا حوثی یمانی باشد یا نباشد اهمیت ندارد و نباید تطبیقگرایی را باب کنیم بلکه باید دنبال حق باشیم، حق را بشناسیم تا اهل حق را تشخیص دهیم. حال چه مقام معظم رهبری خراسانی باشد یا نباشد ما باید به وظیفه خودمان عمل کنیم و وظیفه ما این است که از جبهه حق دفاع کنیم.
پس در مجموع اگر روایات شیعه و سنی را روی هم بگذاریم بیست روایت در مورد یمانی داریم. در این روایات هم در مورد اسم هیچ چیزی نداریم، در مورد شمایل هیچ چیزی نداریم، در مورد اینکه یمانی پرچم هدایت است دو گزارش داریم، که یکی ضعف سند شدیدی دارد و یکی دیگر محل تامل است و اینکه پرچم او پرچم هدایت است میان علما محل بحث است.
برخی علما میگویند یکی از نشانههای حتمی ظهور خروج یمانی است، یعنی یمانی خواهد آمد، آن هم از منطقه یمن و او کسی است که به جبهه امام عصر(عج) کمک میکند. این را به صورت کلی برای یمانی ذکر کردند. برخی خواستند بگویند یمانی فرزند امام زمان(عج) است در حالی که قطعا چنین چیزی صحیح نیست و این حرف غلط است. برخی خواستند بگویند یمانی دارای عصمت است که قطعا این حرف هم غلط است. اینکه در میان نشانههای ظهور، کدام یک به عنوان نشانه قطعی در نظر گرفته میشود باید بگویم بهترین کار این است دنبال شاخصها باشیم ولی در میان نشانهها صیحه و ندای آسمانی از بقیه مسجلتر است.
صیحه آسمانی یا ندای آسمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی(عج) است که از آسمان شنیده میشود. بنا بر احادیث، محتوای این صیحه آسمانی، بشارت به ظهور امام مهدی(عج)، بیان نام حضرت مهدی(عج) و حقانیت شیعه است. در روایات، برای ندای آسمانی ویژگیهایی ذکر شده است؛ از جمله اینکه همه مردم آن را به زبان خود میشنوند و پس از آن، نام حضرت مهدی(عج) بر سر زبانها میافتد. درباره چگونگی این رخداد دو دیدگاه وجود دارد؛ گروهی بر این باورند که این نشانه به صورت معجزهآسا رخ میدهد؛ اما برخی میگویند ممکن است به کمک ابزارهای مادی و به صورت طبیعی رخ دهد.