ميرعرب، فرج الله؛ علوم قرآن در احاديث اهل بيت(ع)، تهيه كننده: پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، بهار 1394، 816 ص، وزيرى.
***
معرفی موضوع اثر
براساس روايات پيامبر گرامى اسلام، امام اميرالمؤمنين(ع) و فرزندان معصوم آن حضرت كه از آنان با عنوان اهل بيت ياد مىكنيم، مرجع معارف الهى و تفسير آيات الهى به شمار مىروند. اهل بيت يكى از دو ركن ثقلين به شمار مىروند كه ركن ديگرش قرآن كريم است. بر اين اساس اهل بيت را بايد نخستين و كاملترين آموزگاران درس قرآن شمرد و پس از پيامبر آنان را بايد داناترين افراد به علوم قرآن دانست. در ميان معارف قرآن، علوم قرآن تقدم رتبی دارد؛ زيرا اين علوم قواعد و كليات مورد نياز براى فهم قرآن را در اختيار ما مىگذارند و به عبارت ديگر، پيشنياز ورود به قرآن شمرده مىشوند.
مرجعيت اهل بيت در معارف قرآن از جمله در علوم قرآن و اهميت علوم قرآن، انگيزه نويسنده بر تأليف كتابى شده است كه روايات مربوط به علوم قرآن را در مجموعه حاضر مدوّن سازد. وى كوشيده است با ارائه علوم قرآن مستفاد از روايات اهل بيت نشان دهد كه گستره اين معارف چنان است كه ديگران ريزهخوار سفره آسمانى آن بزرگواران معصوم به شمار مىروند.
روش تحقیق
روش نويسنده در طرح مباحث كتاب حاضر آن است که اولا روايات مربوط به علوم قرآن را گرد آورد. وى روايات را براساس عناوين و مباحث علوم قرآنى، موضوعبندى كرده است. براى جلوگيرى از تطويل كلام، اسناد روايات را نياورده است. گاه از روايت واحد استفادههاى مكرر كرده است؛ جه اينكه اين روايات مباحث متنوعى را بيان كردهاند.
وى از روايات منقول از اهل بيت و منابع اماميه بهره جسته است و جز در موارد ضرورت و نياز، به احاديث منقول اهلسنت نپرداخته است. همچنين كوشيده است روايات را توضيح دهد و وجه استفاده از آنها را بيان كند.
گزارش محتوایی اثر
با توجه به اينكه نويسنده روايات عرضهشده در كتاب حاضر را بر اساس عناوين علوم قرآنى مبوّب كرده است، مباحث كتاب بدين صورت سامان يافته است:
فصل اول: اهل بيت و علوم قرآن؛ فصل دوم: وحى و نزول قرآن با فصل سوم: اسباب نزول؛ فصل چهارم: جمع و تأليف قرآن، تكلمه: اعراب، رسمالخط و كتابت قرآن؛ فصل پنجم: محكم و متشابه، تكمله: حروف مقطعه؛ فصل ششم: نسخ، ناسخ و منسوخ؛ فصل هفتم: عام و خاص، مطلق و مقيد؛ فصل هشتم: ظاهر و باطن قرآن، تكمله: نزول بر هفت حرف و ارتباطش با معانى باطنى؛ فصل نهم: عرض بر قرآن، راهكار شناخت حق و باطل؛ فصل دهم: اعجاز قرآن، تكمله: اعجاز قرآن در هماهنگى سراسرى و پيراستگى آن از اختلاف؛ فصل يازدهم: مصونيت قرآن از تحريف، تكمله: آيا بسم الله الرحمن الرحيم از آيات قرآن است؟ فصل دوازدهم: جامعيت و جاودانگى قرآن ؛ فصل سيزدهم: زبان قرآن؛ فصل چهاردهم: تفسير؛ فصل پانزدهم: تأويل؛ فصل شانزدهم: حجيت برداشتها و تفسير قرآن ؛ فصل هفدهم: قرائت و صوت. در باور نويسنده و با توجه به آنچه در كتاب بررسى و تحليل كرده است:
1. اهل بيت مبتكر مهمترين مباحث و عناوين علوم قرآنىاند.
2. در اين كتاب مقصود از وحى همان است كه بر خاتم پيامبران نازل شده و به عنوان آخرين كتاب آسمانى تا روز قيامت در دسترس بندگان خداست. وحى مهمترين موضوع و آغاز مباحث علوم قرآنى است.
3. اهل بيت آگاهترين دانشمندان درباره اسباب نزول آيات قرآناند. مخالفان اهل بيت براى معارضه و مخدوشساختن فضايل اهل بيت، اسباب نزول متعدد ساختهاند.
4. شواهد روايى بر جمع آورى قرآن در زمان پيامبر وجود دارد و قرآن موجود كه نسخه تهيهشده به فرمان عثمان است، مطابق مصحف و جمع امام على است.
5. طبق برخى روايات دليل وجود آيات متشابهات آن است كه اهل باطل مدعى علم به اين دسته از آيات نشوند و به ناچار از كسانى كه خدا ولايت امرش را به آنان داده، مراجعه كنند و نويسنده بر آن است كه فهم متشابهات راهى به جز رجوع به اهل بيت ندارد.
6. براساس روايات اهل بيت نسخ در قرآن واقع شده است و ناسخها و منسوخها را دريافت كننده وحى مشخص كرده و اين موارد را به وصى خود املا فرموده است.
7. احاطه بر عام و خاص و مطلق و مقيد براى تفسير صحيح، ضرورى است و حكم خاص اختصاص به آن مورد ندارد و در همه مردم جارى است، مگر آنكه امكان تحقق مصداق دوم براى آيه مزبور وجود نداشته باشد.
8. در پارهاى روايات تصريح بر ظهر و بطنداشتن همه قرآن شده است.
9. روايات اهل بيت تأكيد بسيار كردهاند كه محور و راه تشخيص حقانيت معارف حتى تأييد و تكذيب سنت و كلمات منسوب به اهل بيت، رجوع به قرآن و به عبارت ديگر، عرض بر قرآن و كتاب است.
10. قرآن كريم بر ساير كتابهاى آسمانى برتر است و اعجاز و جاودانگى اعجاز آن منحصر در جنبه واحدى نيست. نويسنده اعجاز قرآن را از دو جنبه بررسى كرده است: 1. جنبه ظاهرى و ادبىاش؛ 2. جنبه معارفى و معنايىاش.
11. قرآن در باور شيعه كه معتقدات خود را از پيشوايان معصوم خود دريافت كرده است، تاكنون مصون از تحريف بوده است. نويسنده از آيات و روايات نمونههايى آورده است كه توهّم وجود تحريف را باطل مىسازد.
12. از نگاه اهل بيت قرآن جامعترين و كاملترين كتاب آسمانى است و نيز در روايات تصريح گرديده است كه اين كتاب آسمانى اختصاص به مردم يا برهه خاصى از زمان ندارد؛ زيرا دو ويژگى جامعيت و جاودانگى از لوازم ختم نبوت است. به عبارت ديگر، اگر پيامبر گرامى اسلام خاتم انبياست، بايد كتاب او نيز جامعترين كتاب آسمانى و جاودانه تا قيامت باشد.
13. دقت در روايات بيانگر آن است كه قرآن كتابى وامانده، نامشخص از نظر صدور، و سردرگم از نظر محتوا نيست و حتى تكليف الفاظش روشن است، حتى اهل بيت كيفيت دريافت آيات و حالات رسول خدا را در هنگام دريافت وحى توضيح دادهاند.
13. براى دريافت تفسير تام بايد به افراد خاصى كه خدا مشخص فرموده، رجوع كرد كه آنان همان اوصيا و جانشينان پيامبرند.
14. تأويل آيات ابعاد گستردهاى دارد كه رسول خدا و امامان معصوم عالم به آناند. آنچه در روايات منع از تأويل شده، تأويل به رأى است كه شبيه تفسير به رأى است.
15. از روايات مربوط به آيات احكام مىفهميم كه ظاهر آنها حجت است؛ چه اينكه گاه اهل بيت پس از بيان حكم، فقط آيه را تلاوت مىكردند، بىآنكه در اغلب موارد وجه استفاده از آن را بيان كنند؛ يعنى از ظاهر آيه پى به حكم ببريد.
16. در روايات بر قرائت قرآن سفارش مؤكد شده است و مطلق حُسن صوت قرآن اشكالى ندارد، مگر آنكه به سبك اهل گناه و تغنى و آوازهخوانان كليسا باشد.
تاریخ بروز رسانی شنبه نهم فروردین ماه 1399