|
حجتالاسلام یزدانیمقدم تأکید کرد:
رابطه مستقیم میان اخلاقی بودن جامعه با عدالت
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: در هر جامعه به میزانی که عدالت نباشد، آن جامعه اخلاقی نیست و برعکس، هرقدر عدالت اجتماعی وجود داشته باشد، آن جامعه، اخلاقی هم خواهد بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایسکا حجتالاسلام والمسلمین احمدرضا یزدانیمقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چهارشنبه ششم آذرماه در کمیسیون علوم سیاسی اسلامی مربوط به پنجمین کنگره علوم انسانی اسلامی در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: در فلسفه سیاسی اسلام رابطه خاصی میان اجتماع و دولت وجود دارد و مفهوم اجتماعی، مفهومی بنیادی است، از این رو فلسفه سیاسی اسلامی فلسفه اجتماعی گراست.
وی با اشاره به نسبت اجتماع، عدالت و دولت، افزود: دولت ساخته اجتماع است، لذا اجتماع مقدم بر دولت است.
وی با بیان اینکه بنابر نظریه استخدام علامه طباطبایی، هرکسی برای تعالی خود، دیگران را به استخدام در میآورد که البته برخی استخدامها مذموم است، ادامه داد: توصیه علامه به استخدام طرفینی و عادلانه است.
یزدانی مقدم تصریح کرد: دولت باید در جهت عدالت و تقارب اجتماعی بکوشد و آن را با رعایت حقوق مردم انجام دهد؛ از نظر علامه، انسان برای رسیدن به سعادت باید در جامعه سالم و صالحی زندگی کند و جامعهای سالم است که عادلانه باشد و در غیر اینصورت به سعادت نمیرسد.
وی با بیان اینکه میان تأمین سود همگانی با عدالت اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد، تصریح کرد: در هر جامعه به میزانی که عدالت نباشد، آن جامعه، اخلاقی نیست و برعکس، هرقدر عدالت اجتماعی وجود داشته باشد آن جامعه، اخلاقی هم خواهد بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: علامه طباطبایی(ره) فرموده که اگر ما در فهم قرآن با هم اختلاف داشتیم، باید گفتوگو کنیم و از تفکر یکدیگر استفاده کنیم، بنابراین اجتهاد و تدبر اجتماعی از نظر ایشان بسیار مهم است.
یزدانی مقدم با اشاره به منطق مالیات در اسلام تصریح کرد: اسلام همان طور که به جامعه توجه میکند، به افراد هم توجه میکند، بلکه رعایت حال افراد غلبه دارد؛ زیرا فرد عنصر مهم در تحقق اجتماع است.
یزدانی مقدم با بیان اینکه در مباحث جدید دنیای غرب، عدالت، وضعشدنی است و نه کشف کردنی، اظهار کرد: این در حالی است که براساس باور ما، رجوع به تفکر اجتماعی به معنای کشف عدالت است؛ یعنی در عدالت مد نظر ما، جمع میان مباحث جدید (که عدالت را وضع کردنی میداند) و قدیم(که عدالت را قرار دادن هر چیزی در موضع خود میداند) برقرار میشود.
نظریه فطرت؛ مبنای عدالت
حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه در نقد این مباحث گفت: بحث عدالت بسیار پیچیده است و با توجه به اینکه علامه طباطبایی در این زمنیه بحث کرده است، باید از دو منظر مفسرانه و فیلسوفانه این شخصیت بحث شود.
وی افزود: گاهی عدالت و قیام به قسط، هدف اصلی انبیاء بیان شده و گاهی پایه هستی و عامل قائم بودن آفرینش، لذا در بحث عدالت، باید عدالت اجتماعی از عدالت مبنایی و آرمانی تمیز داده شود، ضمن اینکه حتی عدالت گاهی برای بهزیستی و تعامل و رفتار با دیگران هم در لسان دین به کار رفته است.
مهاجرنیا بیان کرد: کتب اخلاقی، محور فضائل اخلاقی را عدالت دانستهاند که به تعبیر فارابی با مسائل بیرونی و نه ملکات نفسانی سر و کار دارد و بر عکس، نراقی آن را جزء ملکات نفسانی میداند، بنابراین اختلاف نظر در این زمینه زیاد است.
مهاجرنیا با بیان اینکه ارسطو معتقد است که عدالت این است که زن و بردگان در جامعه حقی ندارند، در حالی که این برداشت با قرآن مخالف است، تصریح کرد: در مباحث باید چارچوب عدالت را روشن کنیم که به این نوع رویکردها گرفتار نشویم و پارادایم بحث، روشن باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: باید مبنای نظریه عدالت را نظریه فطرت بگذاریم و برای عدالت در جامعه نظریه دهیم وگرنه ورود به همه مباحث این عرصه مشکلی از کشور را حل نخواهد کرد.
منبع:
خبرگزاری ایکنا
کمیسون تخصصی علوم انسانی, اخبار پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
|