به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم طی یادداشتی نوشت: قرآن مجید یکی از مهمترین ویژگیهای جامعه مؤمنان و همکیشان را، امر به معروف و نهی از منکر میداند. خداوند در آیه ۱۱۰ سوره آلعمران این دو مهم را در کنار ایمان آورده است و میزان توجه به آنها را معیار برتری امت اسلام میداند و در آیه ۱۰۴ همین سوره امرکردن به معروف و نهی از منکر برادران دینی و همکیش را برعهده اهل ایمان قرار داده است و در در آیه ۷۱ سوره توبه از مؤمنانی که این وظیفه را در حق همکیشان رعایت میکنند، تمجید و ستایش نموده است.
تلاش خستگیناپذیر امامان در ترویج، احیا و عمل به این دو عنصر اصیل اسلامی و تبیین حدود، قلمرو و موارد این دو مهم، در راستای اهداف وحدتطلبانه آنها میان همکیشان بوده است. درباره وجوب، فضیلت، فلسفه و معرفی امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان یکی از پایههای اسلام و ضرورت توجه همگانی بدان، احادیث بسیاری از آنان نقل شده که گواهی روشن بر اهمیت و نقش نشاط انگیز اجتماعی، دینی و تربیتی این اصل نزد ایشان است.
درست است که آن بزرگان برای جلوگیری از نقض غرض و عدم سواستفاده از این دو فریضه، به شرایطی چون علم و فهم صحیح از معروف و منکر، احتمال تأثیر و نیز لزوم امنیت خاطر در اقامه آن، توجه داشتند، اما هیچگاه به تعطیلی و یا رکود آن رضایت نمیدادند. رمز و راز این مسئله نیز در این نهفته است که هیچیک از افراد جامعه ایمانی، از دیگران جدا نیستند و راه زندگی و سرنوشت انسانها در مسائل اجتماعی، با یکدیگر پیوند خورده است.
انسان، طبیعتی اجتماعی دارد و عقاید، اخلاق و اعمال دیگران در او مؤثر است. روشن است که با انحراف یک فرد، علاوه بر اینکه به خود وی زیان وارد میشود، جامعه نیز از رفتار او زیانمند میشود؛ پس عقل حکم میکند که عموم افراد، مراقب یکدیگر باشند و در حد توان، جامعه را از آلودهشدن به فساد نگه دارند. البته دایره این دو وظیفه اساسی، تنها شامل مسائل فردی و جزئی نیست، بلکه امر به معروف و نهی از منکر، مسائل اجتماعی و امور کلی مسلمانان را دربر میگیرد.
پيامبر خدا(ص) درباره پیامد بیتوجهی به این رسالت اجتماعی فرمود: «معصيت آنگاه كه توسط بندهاى در پنهانى انجام گيرد زيان آن فقط به انجام دهنده مىرسد، اما اگر آشكارا انجام داد و كسى به وى اعتراض نكرد، به همه مردم زيان مىرساند. امام صادق(ع) اضافه فرمود: «اين از آن رو است كه متجاهر به گناه در جامعه با عمل خود دين خدا را تحقير كرده و دشمنان خدا نيز از عمل وى الگو مىگيرند.» (محمد بن علی بن بابویه، ثواب الاعمال، ص۲۶۱)
در سخنی دیگر در همین باره فرمود: «يک فرد گنهكار، در ميان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود و به هنگامى كه در وسط دريا قرار گيرد تیشهای به دست بگیرد و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد و هرگاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خود تصرف مىكنم، اگر ديگران او را از اين عمل خطرناک باز ندارند، طولى نمىكشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و يک باره همگى در دريا غرق مىشوند.» (ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه ج۳، ص ۳۸)
از رسول خدا(ص) درباره خطر بیتوجهی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر نقل شده است که فرمود: «هرگاه مردم امر به معروف و نهى از منكر نكنند و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بَدان آنها را بر ايشان مسلّط گرداند و در اين هنگام نيكانشان دعا كنند و دعايشان مستجاب نشود.» (محمدبنعلی بن بابویه، الأمالی، ص۴۹۳)
در تشبیه دیگری فرمود: «بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد وگرنه همان گونه كه من پوست اين چوبدستى خود را كندهام، خداوند پوست شما را مىكَند.» (محمدبن حسين شريف الرضی، المجازات النبويّة ص ۲۷۱)، جمله «خدا پوست شما را مىكند» استعاره است و مقصود اين است كه خداوند از اموال و نفوس شما مىكاهد و به مصائب و گرفتاریهاى بزرگ مبتلايتان مىسازد و مانند شاخههاى درختى مىشويد كه از برگ و پوست برهنه شدهاند و به شاخههايى برهنه و چوبهايى خشک و بىشاخ و برگ تبديل گشتهاند. (محمد محمدی ری شهری، ميزانالحكمه، جلد ۷ صفحه ۳۳۲)
همچنین فرمود: «هرگاه امت من امر به معروف و نهى از منكر را فروگذارد، بايد با خداوند جليل اعلان جنگ كند [و خود را براى بلايى سخت از جانب خداوند جليل آماده گرداند].» (محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۳ ص ۷۸)؛ امیرمؤمنان علی(ع) نیز در اینباره در سفارش به حسنين(ع) پس از ضربت خوردن فرمود: «امر به معروف و نهى از منكر را رها مكنيد كه در اين صورت بدان شما زمام امورتان را به دست میگيرند و آن گاه هر چه دعا كنيد، مستجاب نخواهد شد.» (نهجالبلاغه نامه ۴۷)
حارث بن مغيره گفته است: «با امام صادق(ع) ملاقات كردم، حضرت به من فرمود: قطعاً گناهان نادانان شما بر دوش دانايانتان بار مىشود. چرا وقتى مىشنويد مردى از شما كار ناپسندى مىكند -كارى كه موجب عيب و اذيّت ما نزد مردم مىشود- نزد او نمىرويد و ملامت و موعظهاش نمىكنيد و بىپروا و صريح با او حرف نمىزنيد؟ عرض كردم: اگر حرف ما را نپذيرفت و اطاعتمان نكرد، چه كنيم؟ فرمود: در اين صورت از او دورى كنيد و از همنشينى با وى اجتناب ورزيد.» (محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۳ ص۲۲)