به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده، نوشته است: خداوند در آیه ۱۳۴ سوره آل عمران میفرماید: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ: آنان که در آسانی(توانگری، فراخی و خوشی) و در سختی(تنگدستی، زیان و ناخوشی) انفاق میکنند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردمند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
واژه «سراء» به معنای آن پیشامدی است که مایه خوشحالی انسان است، چنان که واژه «ضراء» به خلاف آن به معنای هر چیزی است که سبب بدحالی انسان میشود. همچنین ممکن است این دو کلمه را به معنای دو کلمه یسر و عسر، یعنی آسانی و دشواری نیز بیاورند.
واژه «کظم» نیز در اصل به معنای بستن سر مشک بعد از پر کردن آن بوده که بعدها به صورت استعاره در مورد انسانی به کار برده میشود که دارای اندوه و خشم باشد و مصمم است که خشم خود را ابراز نکند. کلمه «غیظ» هم به معنای هیجان طبع برای انتقام در اثر مشاهده پی در پی ناملایمات است، برخلاف غضب که به معنای اراده، انتقام و یا مجازات است. به همین دلیل، گفته میشود که خدای تعالی غضب میکند، ولی گفته نمیشود خدای تعالی غیظ میکند.
در این آیه، مراد از «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ» کسانی هستند که از گناه مردم نسبت به خود میگذرند، البته درحدی که گذشت جایز باشد. مراد از «المحسنین» هم کسانی هستند که صفات یاد شده مانند انفاق، فروبردن خشم و عفو در این آیه را دارا هستند.

پیامهای آیه ۱۳۴ سوره آل عمران
۱- تأمین نیازمندیهای جامعه، خویشتنداری و گذشت در برخوردهای اجتماعی، از ویژگیهای اهل تقواست. «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین الَّذِینَ ینفِقُونَ ... وَ الْکَظِمِینَ الْغَیظَ وَ الْعَافِینَ ... الْمُحْسِنِین»
۲- انفاق سخاوت میخواهد نه ثروت، چون در حال تنگدستی هم میتوان به مقدار امکان، انفاق کرد. «فی السراء والضّرا»
۳- اهل تقوا مالک خویشتن هستند و تابع غرایض نیستند. «والکاظمین الغیظ»
۴- اهل تقوا از سعه صدر برخوردارند. «والعافین عن الناس»
۵- در عفوِ خطاکار ملاک ایمان خطاکار نیست، بلکه همه انسانها چه مؤمن و چه غیرمؤمن را میتوان عفو کرد. «والعافین عن الناس»
۶- انفاق، فروبردن خشم و گذشت و از عوامل جلب محبوبیت خداوند است. «والله یحّب المحسنین»
آثار عفو در قرآن کریم
۱- از صابران، «و اگر عقوبت كرديد همانگونه كه مورد عقوبت قرار گرفتهايد، متجاوز را به عقوبت رسانيد و اگر صبر كنيد، البته آن براى شكيبايان بهتر است.» (سوره نحل، آیه ۱۲۶)
۲- از نیکوکاران، «پس تو از آنها درگذر و کار بدشان را عفو کن، که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.» (سوره مائده، آیه ۱۳)
۳- از عبادالرحمن، «و بندگان خداى رحمان كسانى هستند كه روى زمين به نرمى گام برمىدارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مىدهند.» (سوره فرقان، آیه ۶۳)
۴- بهرهمندی از درود الهی، «اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفههاى بهشت را پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد.» (سوره فرقان، آیه ۷۵)
۵- تکفیر گناه، «هرگاه کسی حق قصاص را ببخشد نیکی کرده و کفاره گناه او خواهد شد، و هر کس به خلاف آنچه خدا فرستاده حکم کند، چنین کس از ستمکاران خواهد بود.» (سوره مائده، آیه ۴۵)
۶- بهرهمندی از آمرزش الهی، «و باید بدی آنان را که برای شما مؤمنان توانگر سبب خودداری از انفاق شده عفو کنند و از مجازات درگذرند؛ آیا دوست نمیدارید خدا شما را بیامرزد؟» (سوره نور، آیه ۲۲)
۷- بهرهمندی از محبت الهی، «همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند و خشم خود را فرو میبرند و از مردم درمىگذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد.» (سوره آلعمران، آیه ۱۳۴) و «پس تو از آنها درگذر و کار بدشان را عفو کن، که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.» (مائده، آیه ۱۳)
آداب عفو در قرآن کریم و سخنان اهل بیت(ع)
۱ ـ اجتناب از سرزنش: «بسيارى از اهل كتاب پس از اينكه حق برايشان آشكار شد از روى حسدى كه در وجودشان بود آرزو میکردند كه شما را بعد از ايمانتان كافر گردانند پس عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا بر هر كارى تواناست.» (سوره بقره، آیه ۱۰۹)
۲ ـ ترک درگیری: «گذشت پيشه كن و به كار پسنديده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب»، سوره اعراف آیه ۱۹۹ و «پس اكنون از آنان روى برگردان و بگو: «سلام بر شما»، اما بهزودى خواهند دانست.» (سوره زخرف، آیه ۸۹)
۳ ـ همراه با نیکی: «يقينا قيامت فراخواهد رسيد، پس به خوبى صرف نظر كن.» (سوره حجر، آیه ۸۵)
اهل بیت نیز در سخنانی مکرر بر عفو و گذشت تأکید کردند که چند نمونه بیان میشود:
قال رسولالله(ص): «اِنَّهُ یُنادى مُنادٍ یَومَ القیامة مَن کانَ لَهُ عَلىّ اَجرٌ فَلیَقُم فَلا یَقومُ اِلاّ العافّون اَلم تَسمَعُوا قَولَهُ تَعالى فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّه: روز قیامت منادی از طرف خداوند ندا میزند هر کسی از من پاداشی طلب دارد به پا خیزد، کسی به پا نمیخیزد مگر گذشتکنندگان، چراکه خداوند در قرآن فرموده است: هر کسی عفو کند پاداش او بر من است.»
قال رسولالله(ص): «علیکم بالعفو فَاِنَّ العَفوَ لا یَزید العبدَ الاّ عِزّاً فَتعافُوا یَعِزُّکُم اللَّهُ: بر شما باد که ببخشید، بخشش جز به عزت بنده نمیافزاید، سپس همدیگر را ببخشید تا خدا به شما عزت دهد.»
قال الصادق(ع): «إنّا أهل بیت مُروَّتُنا اَلعَفوُ عَمَّن ظَلَمَنا: ما خاندانی هستیم که، جوانمردیمان گذشت از کسی است که بر ما ستم کرده است.»
حکایتهایی از عفو و گذشت اهل بیت(ع)
گذشت خطای حر در کربلا
امام حسین(ع) فرمودند: با گذشتترین مردم کسی است که در زمان قدرت داشتن گذشت کند و خود آن حضرت نیز از خطای حر درگذشت.
عفو امام حسن(ع)
روزی یکی از مردم شام وارد مدینه شد و دید امام حسن(ع) بر اسبی سوار است و شروع کرد او را مورد لعنت قرار داد. امام چیزی به او نگفت. وقتی بدگویی او به پایان رسید آن حضرت جلو رفت و بر او سلام کرد، خندید و فرمود: ای پیرمرد، گمان میکنم اشتباه گرفتهای، اگر از آنچه گفتی طلب عفو کنی تو را میبخشم و اگر از ما درخواستی داشته باشی عطا خواهیم کرد، اگر راهنمایی بخواهی تو را راهنمایی میکنیم و اگر کاری داشته باشی برای تو انجام میدهیم، اگر گرسنه باشی تو را سیر خواهیم کرد و اگر عریان باشی تو را خواهیم پوشاند، اگر نیازمند باشی تو را بینیاز خواهیم کرد و اگر مسکن بخواهی تو را جای خواهیم داد، اگر هر حاجتی داری بر آورده میکنیم و اگر مسافری به سوی ما بیا و اثاث خود را نزد ما بگذار و مهمان ما باش تا وقت رفتن، آنها را به تو باز میگردانیم، زیرا ما جای وسیع و مال فراوان داریم.
وقتی آن مرد این سخنان امام را شنید گریه کرد و گفت: شهادت میدهم که تو خلیفه خدا در زمین او هستی و خدا بهتر میداند که رسالتش را در چه کسی قرار دهد. تا به حال تو و پدرت مبغوضترین خلق خدا، نزد من بودید، اما الان تو بهترین خلق خدا نزد من میباشی و اثاث و لوازم خود را به منزل آن حضرت برد و تا زمانی که در مدینه بود، مهمان آن حضرت بود و از معتقدان به محبت او گردید.
عفو امام سجاد(ع)
در روایتی آمده است که یکی از کنیزان امام سجاد(ع) به هنگامی که آب روی دست امام میریخت، ظرف آب از دستش افتاد و بدن امام را مجروح کرد، امام سر بلند کرد کنیز را نگاه کرد، بلافاصله کنیز گفت: «والکاظمین الغیظ»، امام فرمود خشم خود را فرو بردم، کنیز ادامه داد و گفت: «والعافین عن الناس» امام فرمود: تو را بخشیدم خدا تو را ببخشد؛ کنیز در ادامه گفت: «والله یحبّ المحسنین» امام فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم.
گذشت امام صادق(ع)
سفیان ثوری گوید: یک روز به حضور امام صادق(ع) رسیدم، چون آن حضرت را متغیر و دگرگون دیدم، سبب نگرانی ایشان را پرسیدم، فرمود: من اهل منزل خود را نهی کردم از اینکه بالای بام خانه بروند، اکنون که داخل خانه شدم دیدم یکی از کنیزان که یکی از فرزندانم را پرورش میدهد کودک مرا در بغل دارد و بالای نردبان است، وقتی نگاه آن کنیز به من افتاد متحیر و دچار لرزه شد و طفل من از دستش افتاد و جان سپرد.
تغییر رنگ من از لحاظ مردن آن کودک نیست، بلکه از این موضوع ناراحتم که آن کنیزک از من ترسان است، امام صادق(ع) با اینکه آن کنیزک باعث کشتن فرزندش شده بود به وی فرمود: نترس و نگران نباش، زیرا من تو را در راه خدا بخشیده و آزاد کردم.