کتاب اخلاق فضیلت از نظرگاه ارسطو و ابوعلی مسکویه به قلم محقق ارجمند دکتر علیاکبر علیزاده منتشر شد.
چکیده:
کتاب اخلاق فضيلت از نظرگاه ارسطو و ابن مسكويه، جمعآوری و بیان کلیۀ آرای ارسطو و ابن مسکویه در باب اخلاق فضیلت در سه بحث چیستی فضیلت، عوامل فضیلت و آثار فضیلت به درستی و دقت و البته در یک طرح پژوهشی نو و جدید است.
نویسنده در این کتاب کوشیده است تا با مقایسۀ اخلاق فضیلت از نظرگاه ارسطو و ابن مسکویه که هر کدام به نوعی بنیانگذار اخلاق فضیلت در غرب و اسلام هستند، به این پرسش پاسخ گوید که میزان تأثیرپذیری ابن مسکویه از ارسطو و به طور کلی اخلاق اسلامی از اخلاق یونانی چه اندازه بوده و چه مقدار ابن مسکویه و محققان اخلاق اسلامی در این زمینه ابتکار و نوآوری داشتهاند.
محققان اخلاق اسلامی در آغاز و انجام بحثها، درچگونگی تقسیمبندیهای فضایل و رذایل و چگونگی نیل به فضایل، از فضیلتمحوری یونانی استفاده کردهاند، اما باید گفت که تحقیقات گستردهای در باب حقیقت نفس، هدف از اخلاق و کسب فضایل و دوری از رذایل، بررسی ماهیات فضایل و اصلاح بسیاری از دیدگاههای موجود در دوران یونانی و تطبیق برخی از مسائل اخلاقی با متون دینی انجام دادهاند. گاهی نیز بحثهای نو و ابتکاری از خود بروز دادهاند، مانند آنجاکه غزالی و فیض کاشانی از محبت و عشق به خدا، توکل و امید به او و یا کیفیت چگونگی ایمان بحث کردهاند. بنابراین، به نظر میرسد این جمله که «فضیلتمحوری در اسلام چیزی جز ادامۀ مکتب فضیلتمحوری یونانی نیست»، جملۀ درستی نباشد.
در بحث تأثیر ارسطو بر ابن مسکویه و به طور کلی بر اخلاق اسلامی باید گفت که درعین اشتراکات نسبتاً زیاد بین اخلاق ارسطو و اخلاق دینی، بنیادهای مابعدالطبیعی اخلاق دینی سهم بهسزایی در بقای مبانی اخلاق ارسطویی در جوامعی مانند جامعۀ ما دارند. اگر به تاریخچۀ اخلاق اسلامی نگاهی گذرا بیندازیم، خواهیم دید که توجه به مسائل اخلاقی بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص)، به دلیل تأکیداتی که داشتند، به امیرالمؤمنین علی (ع) و بعد از ایشان، امامان معصوم (ع) و بعد از معصومین(ع)، اصحاب و یاران آنان از قرن دوم تا دوازدهم رسیده و کتابهای اخلاقی متعدّدی را به رشتۀ تحریر درآوردند. منتها هر کدام با رویکرد خاصی، و در مجموع چهار رویکرد فلسفی، عرفانی، نقلی و تلفیقی به مسائل اخلاقی پرداختند. ما تنها در رویکرد و شیوۀ فلسفی جای پای ارسطو را مشاهده میکنیم و در رویکردهای دیگر علمای اخلاق اسلامی هر کدام به شیوۀ خاص خود که برگرفته از آیات و احادیث و شیوۀ عرفانی است، حقایق اسلامی را در باب اخلاق مطرح کرده و نگاشتهاند. در رویکرد فلسفی، اخلاق اسلامی متأثّر از اخلاق ارسطویی و بهطور کلی اخلاق یونانی است. از جمله دیگر کتبی که با رویکرد فلسفی یا به عبارت دیگر، از شیوۀ استدلال عقلی و منطقی استفاده کردهاند، میتوان از کتابهای احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت غزالی، المحجة البیضاء فیض کاشانی، جامعالسعادات ملامهدی نراقی و معراجالسعادۀ ملااحمد نراقی نام برد. اما اولین و مؤثّرترین اثر در اخلاق فلسفی اسلامی، کتاب تهذیبالاخلاق و تطهیرالاعراق ابن مسکویه است.
بنابراین، میتوان گفت که کتاب تهدیبالاخلاق ابن مسکویه، کتابی است که اندیشههای اخلاقیِ فلسفی کم و بیش در اطراف آن دور میزند، بدین معنا که کتب پیش از او مانند آثار الکندی، فارابی و قُسطا بن لوقای بعلبکی در کتاب او مندرج است و کتابهای اخلاقی پس از او بر پایۀ کتاب او نوشته شدهاند.
این کتاب در پنج فصل تهیه و تنظیم شده است.
در فصل اول در بخش «کلیات»، تعریف فضیلت، پیشینۀ اخلاق فضیلت، توضیح اخلاق فضیلت، معیار فضیلت، اهمیت اخلاق فضیلت، فضیلتگرایی در غرب و اسلام، مروری بر آثار ارسطو و ابن مسکویه و در نهایت تأثیر ارسطو بر اخلاق اسلامی بحث شد.
در فصل دوم «چيستى فضيلت از دیدگاه ارسطو و ابن مسکویه»، فضيلت از دیدگاه ارسطو و ابن مسکویه، تعریف هر یک درباب فضیلت و آنگاه مؤلّفههاى فضيلت در تعریف آنها به تفکیک پرداخته شد. در ادامه به طبقهبندى فضايل از دیدگاه ارسطو و ابن مسکویه و مبادى اخلاق فضيلت از دیدگاه آنها پرداخته شد.
در فصل سوم «عوامل فضيلت از دیدگاه ارسطو و ابن مسکویه» عوامل درونی و بیرونی از دیدگاه آنها بحث و مقایسه شد.
در فصل چهارم «آثار فضیلت ازدیدگاه ارسطو و ابن مسکویه»، آثار فردی و اجتماعی، یعنی سعادت فردی و اجتماعی از نگاه این دو فیلسوف اخلاق بحث شد. گفتنی است که در پایان هر فصل به تحلیل و بررسی آن فصل پرداخته شد.
در فصل پنجم «مقایسه دیدگاه ارسطو و ابن مسکویه» به وجوه تشابه و تفاوت این دو فیلسوف پرداخته شد و هفت وجه تشابه و دوازده وجه تفاوت که به نوعی نقد ابن مسکویه بر ارسطوست، مطرح گردید. در نهایت درجمعبندی ونتیجهگیری کل کتاب، به نتایج و ثمرات کتاب به شرح ذیل اشاره شد:
آشنایی بیشتر با اخلاق فضیلت ارسطو و ابن مسکویه در قالب طرحی جدید و نو همراه با برخی از نقدها و تحلیلها؛ روشن شدن نگاه ابن مسکویه به انگیزه و نیت فاعل در ارزشبخشیدن به عمل اخلاقی که اولاً، فاعل بايد در فعل خود قصد و توجه داشته باشد، ثانياً، هدف و انگيزۀ او از فعل، فقط خوشآيندى خداوند باشد كه از آن به اخلاص تعبير مىكنند؛ اینکه ابن مسکویه صرفاً ناقل و شارح آثار افلاطون و ارسطو نیست و در کنار تأثیراتی که از آنها پذیرفته، ابتکارات و نوآوریهایی نیز دارد؛ آشنایی با ابتکارات ابن مسکویه، مانند درست کردن نظام و چارچوبی کلی برای فضایل و رذایل اصلی و فرعی و نیز افزودن فضایل اخلاقی بیشتر، بهویژه افزودن فضایل دینی، مانند عبادت و پرهیز از سوگند خوردن به اسما و صفات خداوند به فهرست فضایل و همچنین مقایسۀ علم اخلاق با علم طب که در ارسطو نبود و باعث شد که حکمای مسلمان بعد از ابن مسکویه، از خواجه نصیر طوسی تا حکمای متأخر از او تبعیت کنند؛ مشخصشدن اینکه نظام اخلاقی ابن مسکویه برخلاف نظام اخلاقی ارسطو که به آخرت توجه ندارد، آخرتگراست؛ روشن شدن این مطلب که ابن مسکویه با توجه به مکتب اسلام اخلاق را برخلاف نظام اخلاقی ارسطو از دین میگیرد؛ مشخصکردن هدف در نظام اخلاقی ابن مسکویه برای انسان و اینکه انسان در راه مکتب اخلاقیاش نیاز به راهنما دارد، برخلاف نظام اخلاقی ارسطو که انسان را بیهدف رها میکند.
منبع:پژوهشکده فلسفه و کلام
تاریخ خبر: 1401/4/7 سهشنبهتعداد بازدید کل: 701 تعداد بازدید امروز: 1