موضوع کتاب حاضر، توصیف و تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس در بستری تاریخی است که دوران ریاست جمهوری ترومن تا دولت اوباما در پایان سال 2012 میلادی را شامل میشود.
این کتاب تلاش میکند تحول سیاست خارجی آمریکا در خلیج فارس و عناصر این تحول شامل اهداف، روشها و نتایج، فرایندهای تصمیمگیری، الگوهای راهبردی، توفیقات و ناکامیهای آن را تبیین کندسیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس از ترومن تا اوباما 1945-2012
حسینی، سیدمحمد؛ سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس از ترومن تا اوباما 1945-2012؛ تهیهکننده: معاونت پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، زمستان 1394، 528ص وزیری.
***
آمریکا ازنیمقرن گذشته تاکنون در پی ثبات و نظم بینالمللی در جهت منافع و مقاصد سلطهطلبانه خود بوده است. این کشور زیادهطلب قدرت خود را هم مبتنی بر قدرت سختافزاری و هم مبتنی برقدرت نرمافزاری ساخته است. سیاست خارجی آمریکا با دستور کار لیبرالی، به تناسب موقعیت و شرایط، از حاکمیت فضای باز اقتصادی مبتنی بر تجارت و سرمایهگذاری و حرکت آزاد سرمایه مدیریت مشترک از طریق سازمانهای بینالمللی بهره جسته و کوشیده است در جهت برقراری و اشاعه هنجارها و ارزشهای مورد نظر خود حرکت کند.
پس از جنگ جهانی دوم دولتمردان این کشور هژمونی خود را در مناطق مختلف و بهطور ویژه در مناطق استراتژیکی چون خلیج فارس طراحی کردهاند. موضوع کتاب حاضر، توصیف و تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس در بستری تاریخی است که دوران ریاست جمهوری ترومن تا دولت اوباما در پایان سال 2012 میلادی را شامل میشود.
این کتاب تلاش میکند تحول سیاست خارجی آمریکا در خلیج فارس و عناصر این تحول شامل اهداف، روشها و نتایج، فرایندهای تصمیمگیری، الگوهای راهبردی، توفیقات و ناکامیهای آن را تبیین کند. رویکرد کتاب حاضر متمرکز بر عملکرد حاکمیت (نهادهای اجرایی ذیصلاح و نهاد ریاست جمهوری) است؛ یعنی کنشگر اصلی در ساختار بینالمللی و در فضای بینالمللی و در فضای منطقهای کمابیش سیّال، پرمنازعه و پرتناقض (خلیج فارس و خاورمیانه) را دولت آمریکا و بهطور مشخص رئیس جمهور و همکاران او در کاخ سفید فرض کرده است. پرسش اصلی کتاب این است که راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در خلیج فارس از 1945 تا 2012 چرا و چگونه تعیین شده است؟
کوشش نویسنده آن بوده است که پرسش بالا را در قالب توصیف و تبیین تاریخی پاسخ دهد. از آنجا که درک تحولات خلیج فارس، پیوندی عمیق با سیاست خارجی آمریکا دارد،نویسنده این کتاب با توجه به این محور اساسی و پس از بررسی کاستیهای کتابهای مربوط به این حوزه، به شیوهای متفاوت به صورت سیستماتیك، استقرایی و از زاویه تصمیمسازی، به روند تاریخی سیاست خارجی آمریکا در خلیج فارس از دوران ترومن تا اوباما در 2012 میپردازد و «رونوشت پنهانِ استیلاطلبی در دولتهای مختلف آمریکا» را فرضیه و کلید فهم سیاستهای آمریکا را در این منطقه معرفی میکند. این شیوه متفاوت وی، روش استقرایی دردرک و فهم تحولات منحصر به فرد خلیج فارس است؛ بهگونهایکه برای هر تحول، چگونگی و چرایی شكلگیری آن تحول را بر پایه اطلاعات و منابع دست اول استدلال کرده است.
شایان ذکر است که بخشی از این کتاب، رساله دکتری نویسنده در دانشگاه لیون فرانسه بوده که به صورت جزوه داخلی سالها در این دانشگاه تدریس میشده و امتیاز بسیار خوبی از استادان فرانسوی دریافت کرده است.
کتاب دارای سه بخش است.
در بخش نخست به سیاست خارجی امریکا در خلیج فارس از زمان ترومن تا فورد پرداخته شده است.
در این بخش نویسنده توضیح میدهد که پس از ظهور ناصریسم، عقبنشینی بریتانیای کبیر و گسترش مناقشه میان اعراب و اسرائیل، چگونه آمریکا به شکلی تناقضآمیز، عربستان و ایران را به دو ستون سیاست منطقهای خود مبدل ساخت و بر اساس دکترین نیکسون، تهران نقش ژاندارم خلیج فارس را برعهده گرفت.
در بخش دوم سیاست آمریکا در خلیج فارس از زمان کارتر تا ریگان بررسی و تحلیل شده است.
نویسنده در این بخش نشان میدهد که چگونه انقلاب اسلامی ایران و تهاجم نظامی شوروی به افغانستان، آمریکا را وادار به واکنش کرد. به اعتقاد وی، آمریکا در این مقطع برای تضمین جریان نفت و حفظ بهای آن و برای مهار توسعهطلبی شوروی، راهبرد دوستونی را کنار گذاشت و راهبرد مضاعف مداخله را در پیش گرفت.
بخش سوم به بررسی سیاست آمریکا در خلیج فارس از زمان بوش پدر تا کلینتون اختصاص دارد
. در این مقطع زمانی، عراق به کویت حمل کرد. این دوره با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مصادف شده است. حمله عراق به کویت به آمریکا امکان داد تا ائتلاف بینالمللی و نظامی علیه عراق را تشکیل دهد و آن را رهبری کند.
در این زمان آمریکا هژمونی منطقهای خود را بر دو راهبرد استوار ساخت: از یکسو، به ایفای نقش داوری، فشار و مهار دوگانه در برابر دشمنان منطقهای خود (ایران و عراق) پرداخت و از سوی دیگر، راهبرد دفاع جمعی را همراه شیخنشینهای نفتی برای خود برگزید. در فصل پایان این بخش به انقلابات عربی، گیجی استراتژیک آمریکا در مواجهه با این انقلابات و ریشه برخود آمریکا با ایران در مسئله هستهای پرداخته است.
تاریخ بروز رسانی یکشنبه هفدهم فرودین ماه 1399 منبع:اداره نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
كلمات كليدي :
معرفی آثار , آثار علمی معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی , سید محمد حسینی
تاریخ خبر: 1399/1/17 يكشنبهتعداد بازدید کل: 52 تعداد بازدید امروز: 1