استاد پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ضمن اشاره به عوامل اجتماعی و سیاسی دینگریزی تصریح کرد: اگر مردم ببینند حکومت به احکام اسلام عمل نمیکند دیگر انگیزهای برای عمل به احکام فردی نخواهند داشت و آن را فریبکارانه و سادهلوحانه قلمداد خواهند کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، نشست «دینداری و دینگریزی از دیدگاه علامه طباطبایی» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین احمدرضا یزدانی مقدم؛ استاد پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ۱۷ شهریور در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
بحث من درباره عوامل اجتماعی و سیاسی دینگریزی است. معمولا تصور ما از دینگریزی این است که یک فرد یا برخی از افراد دینگریز شدهاند به هر علتی و علتش هم انتخاب فردی بوده است و این افراد مسئولیت فردی دارند و این مسئولیت متوجه شخص آنها است. این تمام مطلب نیست. در فرمایشات امامان معصوم، در فرمایشات پیامبر(ص) میبینیم به موضوع دینگریزی یک نگاه اجتماعی و سیاسی شده است و دینگریزی یک امر صرفا فردی معرفی نشده است. مثلا از پیامبر(ص) نقل شده است: «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِي وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِي قِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَنْ هُمْ قَالَ اَلْفُقَهَاءُ وَ اَلْأُمَرَاءُ» یعنی دو صنف از امت من هستند که اگر اصلاح شوند امت من اصلاح میشود و اگر فاسد شوند امت من فاسد میشود، سوال شد اینها چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) فرمودند فقیهان و امیران. اگر این دو گروه اصلاح شوند مردم اصلاح میشوند و اگر فاسد شوند مردم فاسد میشوند.
صرف دستبوسی علما کافی نیست
روایت داریم اگر دیدید علما به در خانه حاکمان رفتند بگویید چه بد عالمانی و چه بد حاکمانی، اگر حاکمان خدمت علما رفتند بگویید چه خوب عالمانی و چه خوب حاکمانی. پس معلوم است ائمه(ع) موازینی مشخص کردند که صلاح و فساد عالمان و حاکمان را بتوانیم تشخیص بدهیم یعنی یک جامعه را باید با علم و دانش و حکمت اداره کرد. روایتی است که امام راحل هم در کتاب البیع آوردند که عالمان بر حاکمان حاکم هستند و حکومت باید حرف اینها را گوش بکند. منظور این نیست که حاکمان صرفا به دستبوسی علما بروند بلکه باید به نظرات علما و صاحبنظران در امور مختلف توجه شود. اگر نشود چه خواهد شد؟ آن وقت امت دچار فساد میشود.
از علی(ع) نقل شده است؛ «اَلنَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ». وقتی یک کودکی به دنیا میآید شبیه پدر و مادر خود است ولی امیرالمومنین(ع) میفرمایند مردم به حاکمان خود شبیهتر هستند تا پدران خودشان. اگر میخواهید ببینید حاکمان چگونه هستند به مردم نگاه کنید. اگر مردم خوب هستند حاکمان هم خوب هستند، اگر مردم بد هستند حاکمان هم بد هستند. این مطلبی است که امام معصوم به ما فرموده است. البته ما نمیخواهیم منکر ابعاد فردی دینگریزی شویم و کماکان فرد را هم مسئول میدانیم و حتی بنا بر آیه شریفه «علیکم انفسکم» اگر همه گمراه شوند انسان باید مراقب خودش باشد و خودش را به خاطر دیگران بدبخت نکند. پس مسئولیت فردی سر جای خودش هست.
کارویژه احکام دین حفظ عقل است
کارویژه احکام دین چیست؟ در روایت داریم کسی که عقل ندارد، دین ندارد. به پیامبر(ص) گفتند فلانی خیلی اهل عبادت است، ایشان پرسید عقلش چطور است، اگر عقل نداشته باشد دین هم نخواهد داشت. بنابراین کارویژه احکام دین حفظ عقل است و تمام احکام دین برای این است که عقل انسان حفظ و تقویت شود. به قول علامه طباطبایی دین خود را به عقول مردم عرضه کرده است. ما دهها آیه در قرآن در این رابطه داریم. آیات قرآن دائما مخاطب خود را عقل و فکر مردم قرار دادند. اگر اینطور است اگر شخصی به هر علتی توان عقلی لازم را نداشت چه وضعی پیدا میکند؟ از نظر اینکه قرآن خودش را به عقل عرضه کرده علامه نتیجه میگیرد اینها کسانی هستند که راهی به تفکر و تعقلی که متعارف است ندارند و معذور خواهند بود.
ما میدانیم دین الهی و پیامبران الهی با بیان حقایق و اعتقادات صحیح با انحرافات اجتماعی مبارزه کردند و زمینه لازم نظری، فرهنگی و تربیتی برای تحولات صحیح اجتماعی سیاسی را فراهم آوردند. جالب این است که علامه طباطبایی میگوید حکومتها اول استبدادی بود، بعدا مشروطه شد، بعد حکومت مشروطه جمهوری شد، بعدا ممکن است این حکومتها مسیر دیگری در جهت آزادی بیشتر مردم و قدرت دادن بیشتر به مردم طی کنند. بعد میفرمایند این تحول تحت تاثیر تلاشهای انبیای الهی بوده است یعنی مشروطه حاصل صدها سال تعالیم انبیای الهی است، جمهوری حاصل صدها سال تلاشهای فکری تربیتی انبیای الهی بوده است.
حکومت به وسیله اجتماع پدید آمده است از این رو باید حکومت در تصمیمها و سیاستهای خودش از تفکر اجتماعی و گفتوگوهای عمومی بهره بگیرد. شاید همین جهت است که علامه طباطبایی حکومت حاصل از تعالیم اسلام را حکومت اجتماعی دینی معرفی میکند و این حکومت اجتماعی را در مقابل حکومت استبدادی قرار میدهد. این حکومت اجتماعی دینی به فرد انسان توجه میکند و حقوق فرد را حفظ میکند و به نام اجتماع حقوق فرد انسان را نادیده نمیگیرد. بعد ایشان توضیح میدهد اگر شما مصارف زکات و سایر درآمدهای شرعی را نگاه کنید برای افراد است نه برای مدرسهسازی و مصارف اجتماعی و تبلیغاتی.
علامه طباطبایی تصریح میکند که در اسلام فساد از تعطیل احکام اجتماعی اسلام شروع شد. در صدر اسلام آنهایی که حکومت را به دست گرفتند از مراجعه به شورا و تفکر اجتماعی غفلت کردند. با تعطیل احکام اجتماعی اسلام، احکام فردی امور ظاهری و نمایشی و بیمعنا خواهد شد. اگر مردم ببینند حکومت و قدرت سیاسی خودش به احکام اسلام عمل نمیکند دیگر انگیزهای برای عمل به احکام فردی نخواهند داشت و آن را فریبکارانه و سادهلوحانه قلمداد خواهند کرد و به تدریج اعتقادات مردم هم از این جهت صدمه خواهد خورد.
منبع:خبرگزاری ایکنا
كلمات كليدي :
حجت الاسلام و المسلمین یزدانی مقدم
تاریخ خبر: 1402/6/20 دوشنبهتعداد بازدید کل: 250 تعداد بازدید امروز: 1