به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرگزاری ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مبینی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه ۹ شهریورماه در نشست علمی «خوانش واقعه عاشورا در قالب نظریه تناسب وجودی در باب ارزش اخلاقی» که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه نظریه تناسب وجودی، نظریهای است که بنده در طول چند سال ارئه کرده و در نهایت هم کتابی در این باره نوشتهام، گفت: مبنای نخست و رکن نظریه تناسب وجودی این است که ارزش اخلاقی یک ارزش ابزاری محض نیست و یک ارزش اصیل و مستقل است مثلا ما در زندگی چیزهای زیادی داریم که ارزش مالی و جانی و اقتصادی و ... دارد ولی ارزش اخلاقی به هیچ کدام از این ارزشها فروکاست پیدا نمیکند.

وی با بیان اینکه رکن دیگر نظریه تناسب وجودی، این است که اخلاق هویت ارتباطی دارد یعنی ارزش اخلاقی در رابطه با خدا، خود، موجودات و انسانهای دیگر و محیط زیست شکل میگیرد، تصریح کرد: رکن بعدی هم این است که هر رابطهای ارزش اخلاقی ندارد بلکه برخی ارزش غیراخلاقی دارد و ارزش اخلاقی در روابطی است که هویت تناسبی دارند مثلا بمب اتم برای کشتار جمعی خیلی مناسب است ولی نه تنها ارزش اخلاقی ندارد بلکه ضد ارزش است.
مبینی بیان کرد: رکن دیگر نظریه تبیین، تناسب وجودی است یعنی هر وجودی به لحاظ تکوینی، تناسب و نقشی در عالم هستی دارد و ارزش اخلاقی زمانی وجود دارد که ما به عنوان موجودات مختار مطابق نظام هستی، جایگاههای وجودی را به رسمیت بشناسیم و مطابق نظام هستی عمل کنیم. در جهان موجوداتی هستند که انتخابگر و دارای اراده هستند مانند انسان و از این رو خدا به او اجازه داده است که با اراده خودش در زیباسازی نظام هستی نقشآفرینی کند و مابقی موجودات را خدا خودش زیبا خلق کرده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه رکن دیگر، غایت و آرمان اخلاقی است، اظهار کرد: هدف ما از کارهای اخلاقی رسیدن به تناسب وجودی مطلوب، عام و فراگیر است یعنی وقتی ما با یک فرد خاصی رابطه داریم همزمان باید این رابطه را با دیگران و محیط زیست تنظیم کنیم مثلا شما قصد دارید به یک بچه یتیمی کمک کنید و در همین حال یتیم دیگری مناظرهگر کمک ما به این بچه یتیم است لذا انسان در این صورت باید طوری رفتار کند که کمک به یکی باعث رنجش دیگری نشود.
مبینی با بیان اینکه آیا در توان انسان است که در هر کاری طوری رفتار کند که تمام جوانب امر سنجیده شود و جواب ما منفی است، اضافه کرد: این اشکال در تمام نظریات اخلاقی دیگر هم وجود دارد مثلا در سودگرایی گفته میشود ما باید طوری رفتار کنیم که بیشترین سود برای بیشترین افراد پیش آید ولی چگونه و از کجا میدانیم که فلان کار بیشترین سود را به بیشترین افراد میرساند؟ چون علم و توان انسان محدود است. البته ما در توجیه این نظریه میگوییم اگر هدف از ارزش اخلاقی جلب رضایت خدا باشد این اشکال برطرف خواهد شد زیرا خدا مالک همه هستی و موجودات و محیط زیست و انسانهای دیگر است و اگر ما رضایت خدا را جلب کردیم حقوق اجزای دیگر رعایت خواهد شد.
خداوند جبرانکننده نقایص مؤمنان
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: اگر هدف جلب رضایت خدا باشد خدا هم نقایص کار انسان را رفع خواهد کرد لذا در روایات و تعالیم دینی، خدا به عنوان جابر شناخته شده است؛ خدا به عناون مصلح شناخته شده است زیرا اعمال و نقایص مؤمنان را اصلاح میکند. خداوند در قرآن به عنوان مبدل السیئات بالحسنات شناخته شده است. خدا افتخار و اختیاری به ما داده است تا در حد توان و علم محدود خودمان عمل کنیم ولی وقتی همه چیز را به خدا واگذار کردیم در این صورت همه اعمال ما تناسب وجودی پیدا خواهد کرد لذا در این نظریه، خدامحور و رضایت او اصل است.
مبینی با بیان اینکه مفهوم حریت در فرمایشات امام حسین(ع) مفهومی بسیار برجسته در عاشورا است، افزود: حضرت اباعبدالله الحسین(ع) خطاب به دشمنان فرمودند: اگر دین ندارید و خدا و آخرت را قبول ندارید لااقل آزاده باشید؛ یعنی اسیر خوشیها و لذات دنیا نباشید و تلاش کنید براساس ارزشهای فطری و انسانی عمل کنید. امام علی(ع) هم فرمودند: مواظب باشید طمع شما را به بندگی نگیرد و اسیر نکند زیرا خدا شما را حر و آزاده قرار داده است؛ بنابراین آزادمردبودن یعنی مدیریت ارزشی و اخلاقی فطری و انسانی بر زندگی. بیان امام(ع) در مواجهه با حر هم در این راستا است که فرمودند: تو حر هستی همانطور که مادرت تو را حر نامید. حر از طمع مقام و مال دنیا دوری کرد و تصمیم ارزشی گرفت و به امام حسین(ع) پیوست.
۳ دسته بندگان
دانشیار فلسفه اخلاق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: امام حسین(ع) عبادت بندگان خدا را به چند قسم تقسیم کرده است؛ برخی عبادت میکنند تا به بهشت برسند که این عبادت تجار است؛ برخی خدا را عبادت میکنند تا به جهنم نروند یعنی از خوف جهنم که عبادت عبید و بردگان است و برخی خدا را عبادت میکنند از روی سپاس و شکر که این عبادت احرار است؛ البته نه اینکه آن عبادتها درست نیست بلکه عبادت واقعی، نوع سوم است. البته هر سه گروه اهل نجات هستند ولی قسم سوم افضل العباده است.
مبینی با بیان اینکه دوستی نعمات بهشتی بسیار خوب است و در ادعیه هم داریم که نعمات خدا را طلب میکنند و اینکه انسان از جهنم بترسد هم عبادت بزرگی است، افزود: انسان در قسم سوم آنقدر خدا را بزرگ میبیند که توجه اصلی او به شایستگی خدا برای عبادت معطوف است نه کسب بهشت و خوف از جهنم. حضرت زینب(س) در مواجهه با سخنان ناروای ابن زیاد فرمودند: ما رایت الا جمیلا؛ یعنی او فقط دنبال جلب رضایت خدا و رعایت تناسب وجودی اخلاقی است.
این پژوهشگر حوزه اخلاق تصریح کرد: نظریه تناسب وجودی میگوید اخلاق فراگیر است و فقط شامل چند عمل اخلاقی نیست بلکه همه ساحات وجودی انسان مانند اندیشه و تفکر فرد را هم در برمیگیرد؛ ما در مقام باور و ایمانآوردن هم باید اخلاقی رفتار کنیم. عواطف و ابراز محبت و نفرت ما اخلاقی هستند و باید در این حیطه قرار بگیرند و چقدر کار در عاشورا سخت میشود که امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) بخواهند در همه اعمال و رفتار و سخنان رعایت تناسب وجودی را داشته باشند یعنی در مواجهه با دشمن چه بگویند و چه کنند تا از دایره اخلاق بیرون نروند و عواطف و احساسات خود را کنترل کنند.
مبینی بیان کرد: بسیاری از اعمال و عواطف و احساسات ما غریزی هستند ولی اگر کسی بخواهد همه اعمالش اعم از رابطه با خدا، خود، اصحاب و خانواده و دشمن را تنظیم کند و برای هر بخشی به اندازه خودش اخلاق و عواطف به خرج بدهد کار بسیار دشوار خواهد شد و اینها ارزش سعی و تلاش امام حسین(ع) را بالا میبرد زیرا هیچ رفتاری خارج از تناسب اخلاقی در عاشورا شکل نمیگیرد؛ ایشان وقتی فرزندش را به میدان میفرستد، سکوت میکند و محبتش را بروز نمیدهد و وقتی علیاکبر(ع) به شهادت رسیدند عواطفشان را بروز دادند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: اگر شرایط بسیار سختی برای ما پیش آید ممکن است در بخش اندیشه گرفتار این وسوسه شویم که خدا ما را دوست ندارد یا در زبان گفتاری بگوییم که دور از شان خداوند است ولی امام حسین(ع) در اوج سختی و رنج تمام عواطف و احساسات خود را تحت اخلاق مدیریت کردند و در آخرین لحظات ارتباط با خدا و اندیشه الهی خود را دارد.
عاشورا؛ نماد رعایت تناسب ارزشهای اخلاقی
مبینی با بیان اینکه برخی فلاسفه حتی اگر پدری به فرزند و همسرش بدون محبت و صرفا برای انجام عملی اخلاقی، محبتورزی کند آن را دارای ارزش اخلاقی میدانند، افزود: در نظریه تناسب وجودی چنین چیزی پذیرفته نیست و ارزش اخلاقی حساب نمیشود زیرا فرزند و همسر انسان دوست دارند که از روی محبت به آنها محبتورزی شود نه صرفا برای انجام یک عمل اخلاقی زیرا حق وجودی فرزند و همسر، محبت پدر و شوهر است و خدا این محبت را در وجود او قرار داده است؛ در عاشورا محبتها و عواطف از صمیم قلب است و حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نسبت به همه اصحاب و اعصای خانواده و حتی دشمنان محبت دارد ولی هرکدام به اندازه لازم و از روی حساب و کتاب و تحت مدیریت ارزش اخلاقی تناسبی.
وی با بیان اینکه همین مسئله اهمیت عاشورا را بالا برده است، تصریح کرد: امام حسین(ع) و حجت خدا در هر عمل اختیاری و در روابط خود براساس تناسب اخلاقی رفتار میکنند و حضرت زینب(س) هم وقتی این مدیریت اخلاقی برادر را میبینند حق دارند بگویند ما رایت الا جمیلا. تمام حرکات و سکنات و ابراز عواطف و ابراز انزجار در عاشورا دارای تناسب وجودی بود. ما مثلا وقتی میخواهیم غذا بخوریم عامل این عمل هستیم ولی در عین حال خودمان از عمل غذاخوردن تاثیر میپذیریم لذا حتی روابط فردی ما با خودمان هم جنبه اخلاقی دارد؛ امام حسین(ع) معقتد است که حتی جسم من بر من حق دارد زیرا مخلوق خداوند و آفریده او است و من باید حقوق بدن را رعایت کنم.
مبینی با بیان اینکه گفته شده است امام(ع) در لحظات آخر از دشمن طلب آب کرد و همین معرکه آراء شده و جوابهایی دادهاند، اضافه کرد: اگر در چارچوب تناسب وجودی بحث کنیم خواهیم دید امام(ع) در اینجا رابطه با خود و دشمن و آینده را در نظر دارد تا همه بدانند امام در نهایت عطش بود و دشمن رحم نکرد همچنین میخواست حجت بر دشمنان تمام شود.