به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم طی یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: از وظایف همکیشان و برادران دینی نسبت به همدیگر دفاع از آبرو و حفظ آن در غیاب همدیگر است، خداوند در قرآن کریم مؤمنان را از ارتکاب هر عملی مثل مسخره کردن، صدا زدن با القاب زشت، شایعه کردن فساد، غیبت و تهمت که سبب ریختن آبروی همکیشان و برادران دینی میشود را نهی کرده است.
رسول خدا(ص) نیز در این باره فرمود: «هر که از آبروى برادر خود دفاع کند، این کار حجابى میان او و آتش باشد»؛ و نیز فرمود: «هر که از آبروى برادر مسلمان خود دفاع کند، بهشت بر او واجب آید.» (علی بن محمد مفید، الأمالی، ص ۳۳۸)
امام زینالعابدین(ع) درباره ارزش پرهیز از ریختن آبروی مسلمانان فرمود: «هرکه از لطمه زدن به آبروى مسلمانان خوددارى کند، خداوند عزوجل روز قیامت از لغزش او درگذرد.» (محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۸، ص ۶۰۶)
از مصادیق بارز حفظ آبروی همکیش، ردّ غیبت از او در غیابش است؛ پیامبر خدا(ص) در این باره فرمودند: «هر کس در مجلسى بشنود که از برادرش غیبت مىشود و آن را از او دفع کند، خداوند هزار باب بدى را در دنیا و آخرت از او دفع کند و اگر غیبت را از او دفع نگرداند و خوشحال هم بشود، گناهش همچون گناهِ کسى است که غیبت کرده است.» (محمد بن علی بن بابویه، ثواب الأعمال: ۳۳۵/۱)
پیامبر خدا(ص) درباره وظیفه انسان در مجلس غیبت همکیشان فرمود: «اگر در میان جمعى بودى و از کسى غیبت شد، به یارى آن مرد برخیز و آن جمع را از غیبت کردن باز دار و از میانشان برخیز و برو.» (متقی هندی، کنز العمّال: ۸۰۲۸)
امام باقر(ع) فرمود: کسى که در حضور او از برادر مؤمنش غیبت شود و او به یاریش برخیزد، خداوند در دنیا و آخرت او را یارى دهد؛ و کسى که در حضور او از برادر مؤمنش غیبت شود و او با آن که مى تواند یاریش کند به یارى وى برنخیزد و از وى دفاع نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت پست گرداند.» (محمد بن علی بن بابویه، ثواب الأعمال، ج ۲، ص ۱۷۸)
امام صادق(ع) فرمود: «پس آنکه را از تو پستتر است دور نینداز که بالاتر از تو را دور اندازد. اگر دیدى کسى یک پله از تو پایینتر است با مهربانى و ملایمت او را به سوی خود کشان و فراتر از توانش بارى به دوش او مگذار که او را مىشکنى؛ و هر کس مؤمنى را بشکند (آبرویش را ببرد) باید شکستگى او را جبران کند.» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۵)
اتحاد مؤمنان سبب نشاط در جامعه میشود
اتحاد مؤمنان و همکیشان و پرهیز از هر گونه تفرقه و نزاع از سفارشهای مورد تأکید خداوند در قرآن است آنجا که فرموده است: «و اعتصَموا بِحَبل الله جَمیعاً ولاتَفرّقوا واذکُروا نِعمت الله عَلیکم إِذ کُنتم أَعداءً فَألَّفَ بَین قُلوبکم فَأَصبحتم بِنعمته إِخواناً و کُنتم عَلی شَفا حُفرة مِن النّار فَأَنقذکم مِنها کَذالک یُبیّن اللهُ لَکم ایاته لَعلّکم تَهتدون؛ همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید؛ آنگاه که دشمنان یک دیگر بودید، پس میان دلهای شما اُلفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. اینگونه، خداوند، نشانههای خود را برای شما روشن میکند؛ باشد که شما هدایت یابید.» (آل عمران، ۱۰۳)
اعتصام جمعی و اتحاد و هماهنگی و انسجام با محوریت ریسمان الهی، موجب میشود همگان در برداشتن بار سنگین مسئولیت با نشاطی فزاینده مشارکت داشته باشند و براساس قدرت الهی با جماعت است، با قدرتی افزونتر، رسالت الهی خویش را به انجام برسانند.
در جایی دیگر فرمود: «یا اَیُها الذَینِ امنوا ادخُلوا فِی السِّلم کافّة وَلا تتَّبِعوا خُطوات الشَیطان إِنّه لَکم عَدوّ مبُین؛ ای اهل ایمان، همگان در سِلْم درآیید و گامهای شیطان را دنبال مکنید که او برای شما دشمنی آشکار است.» (بقره، ۲۰۸)؛ منظور از «سِلْم» در این آیه، صلح و سازش و اتحاد و برادری در حوزه اسلامی میان مسلمانان و همکیشان است، نه دعوت به اسلام. پس این آیه خطاب به اهل ایمان است و آنان را در محدوده داخلی ایمان و اسلام، به انقیاد و اتحاد همگانی دعوت و از تفرقه نهی میکند، زیرا تفرقه و نزاع میان مؤمنان و همکیشان سبب نابودی عزت و شوکت آنان میشود.
مراد از وحدت در لغت به معنای یگانگی، یکپارچگی و یکی شدن است و در اصطلاح یعنی ملت و امت اسلام در کنار حفظ اعتقادات مذهبی خودشان، بر مشترکات دینی همچون قرآن، پیامبر(ص) و قبلهای واحد تاکید و از اختلافات گوناگون مذهبی، سیاسی و نژادی که موجب سستی و تضعیف امت اسلامی میشود، دوری کنند.
اختلافات اهل ایمان، جامعه را دچار آشوب میکند
در جامعهای که گروههای مختلف مذهبی و جناحهای سیاسی با هم زندگی میکنند، وجود اختلاف بین پیروان مذاهب گوناگون امری طبیعی است، بحث و تبادل نظر علمی درباره آنها هم مسألهای عادی است، اما اختلافات بیش از آن که در اصول باشد، در فروع است و نمیتواند و نباید مانع وحدت امت اسلامی و همکیشان شود، خصوصاً هنگامیکه دشمنان درصدد تضعیف و نابودی جامعه اسلامی هستند، میبایست مصالح فردی و اجتماعی را نادیده گرفت و همه همکیشان برای رفع خطر با یکدیگر متحد شوند، چرا که اختلافات اهل ایمان و همکیشان، جامعه اسلامی را دچار آشوب کرده و مسلمانان را از دستیابی به اهداف و آرمانهای متعالی خویش بازمیدارد.
رسول خدا(ص) در اینباره فرمود: «مؤمنان با هم برادرند و خونشان برابر است و در برابر دشمن متحد و یکپارچهاند.» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، جلد ۱، صفحه ۴۰۴)
امیرمؤمنان علی(ع) درباره آثار اتحاد با همکیشان میفرماید: «از چنددستگی در دین حذر کنید، که همبستگی و وحدت در راه حق، گرچه کراهت داشته باشید، از پراکندگی در راه باطل، گرچه مورد علاقه شما باشد، بهتر است؛ زیرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آیندگان، چیزی را به تفرقه عطا نفرموده است.» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۶)
امام علی(ع) خود در حالی که ولایت را حق مسلم خود میدانست که از سوی خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده بود، اما در برابر خلفای سهگانه قیام نکرده؛ بلکه به مدت ۲۵ سال سکوت اختیار کرد. این سکوت و حتی همکاری ایشان تنها به خاطر حفظ وحدت اسلامی و مصالح عمومی صورت گرفت، چراکه پس از رحلت نبی گرامی اسلام، جامعه اسلامی با ظهور پیامبران دروغین و ارتداد برخی از تازه مسلمانان دچار مشکلات و بحرانهای خطرساز فراوان شد که هر کدام از آنها به تنهایی، تهدیدی جدی برای جامعه نو پای اسلامی محسوب میشدند.
بنابراین، امام علی(ع) که خود یکی از سنگربانان دین و طلایه داران وحدت است، در چنین شرایطی سکوت کرد. ایشان سالها بعد، چنین فرمود: «پس از وفات رسول خدا ما خاندان باور نمیکردیم که امت در حق ما طمع کند، اما آنچه انتظار نمیرفت واقع شد، حق ما را غصب کردند. اما من با خود اندیشیدم و دیدم که صبر بر محرومیت از حق ولایت و زعامت مسلمین بهتر است از به هم زدن وحدت مسلمین و ریخته شدن خونشان، چراکه مردم تازه مسلمان بودند و دین نوپا به مَشکى مىماند که کمترین سستى آن را تباه و ناتوانترین مردم آن را وارونه مىکرد. به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهی دین نبود رفتار ما با آنان طور دیگر بود.» (شرح نهجالبلاغه، ج ۱، ص ۳۰۸)
و در سخنی دیگر فرمود: «انصاف، اختلافات را از بین مىبرد و موجب الفت و همبستگى مىشود.» (تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۹۴) و درباره پیامد بیتوجهی به اتحاد و همراهی با جماعت فرمود: «دست خدا بر سر جماعت است، از تفرقه بپرهیزید، زیرا شخص تکرو، شکار شیطان است همانگونه که گوسفند تکرو، طعمه گرگ است.» (شرح نهجالبلاغه، جلد ۸، صفحه ۱۱۲)
امام صادق(ع) درباره ارزش وحدت بین مومنان فرمود: «ایجاد وحدت هنگام پیدایش اختلاف، و تباهی امت و نزدیک کردن آنها در هنگام جدایی، صدقهایست که خداوند آن را دوست دارد.» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، جلد ۲، ص ۲۰۹)