یکی از مباحث مهم در باره شب قدر، رابطه آن با امام زمان به عنوان انسان کامل است. در منابع و متون روایی از لزوم وجود امام به عنوان انسان کامل گفتگو شده است. این روایات و نصوص را میتوان بر چند دسته تقسيم كرد:
1. در دستهاي از روايات از پيامبر و ائمه به عنوان «وسيله» ياد شده است. مانند روایات ذیل:
بر طبق حدیثی حضرت رسول اکرم خودشان را وسیله بهسوی خداوند دانستهاند: «ما وسيله بهسوي خداونديم». همچنين آنحضرت در مورد اهل بيت: ميفرمايند: «آنها وسيله بهسوي خدايند». در روايت ديگر نقل شده است: «مردم هدايت نميشوند مگر بهوسيلة معصومين: و آنها «وسايل» بين خلق و خداوندند». همچنين در دعاي مأثور، خطاب به خداوند، «معصومين: وسيلة رسيدن به خداوند معرفي شدهاند».
با توجه به فراواني این دسته از روايات مرحوم مجلسي(ره) میگوید: روايات در اين زمينه به حد استفاضه رسيده است».
و بدين جهت او میگوید: انبیا و اوليا واسطه بين خداوند و مردماند.
ديلمي در ارشاد القلوب نيز میگوید: «اين قبيل از روايات دلالت دارند بر اينكه آل محمد شريفترين مخلوقات خداوند بوده و آنها واسطه و وسيله رسيدن به سمت خداوند هستند و هيچ عملي بدون پذيرش ولايت آنها مقبول خداوند قرار نميگيرد».
راغب اصفهانی در مفردات میگويد: «وسيله» به معناي رساندن خود به چيزي است با ميل و رغبت و اين كلمه از نظر معني اخص از كلمه توصل است براي اينكه در وسيله معناي رغبت و شوق نيز خوابيده است ولي در وصيله چنين نيست و بيش از رساندن به چيزي دلالت ندارد چه رساندن با رغبت باشد و چه بدون رغبت. او میگوید: «مصداق اعلاي وسيله ولايت ائمه: است».
2. دستهاي ديگر از روايات از معصومين: بهعنوان «سبب» ياد کردهاند.
«سبب» در لغت عبارت است از وسيلهاي كه توسط آن میتوان به انجام كاري توفيق يافت و يا به جايي رسيد. بنابراين میتوان گفت در معناي «سبب» «وسيله بودن» و «واسطه بودن» نهفته است و بهكار بردن واژة «سبب» در مورد معصومين نيز به همين معني حمل ميشود. از رسول اكرم نقل شده است كه به حضرت امير فرمودند: «اي علي تو از مني و من از تو، و تو بعد از من سبب بين خداوند و خلق و مخلوقات او هستي». در زيارت امام مهدي ميخوانيم: «سلام بر تو که سبب متصل بین زمین و آسمانی». در دعاي ندبه نيز همين مضمون وارد شده است.
3. دستهاي ديگر از روايات به نقش و جايگاه «حجت الهي» در زمين توجه داشته و اهميت وجود آنان را بر مردم يادآوري ميكنند. اين دسته از روايات حضرات معصومين : را به عنوان مصاديق«حجت الهي » معرفي كردهاند. واژة «حجت» در احاديث و روايات بسياري آمده بهطوري كه میتوان گفت روايات در اين زمينه در حد تواتر است. در اهميت آن همينقدر كافي است كه در كتب حديثي شيعه از قديم الايام به اين مبحث، توجه ويژهاي شده است. مرحوم كليني(ره) در الكافي، مرحوم نعماني در كتاب الغيبة، مرحوم صدوق در كتاب« علل الشرايع» و مرحوم مجلسي در كتاب «بحارالانوار» بابي را به همين عنوان اختصاص دادهاند. «باب الاضطرارا الي الحجة و ان الارض لا تخلو من حجة» در این باب روايات فراواني در این زمینه نقل شده است.
امام زين العابدين در ارتباط با جايگاه و منزلت « امام و حجت الهي» ميفرمايند:
«ما پيشوايان مسلمين و حجتهاي خداوند بر اهل عالم هستيم...... ما موجب امان و آسايش مردميم در روي زمين و... خداوند بهواسطة ما آسمان را نگه داشته كه بر زمين فرو نريزد مگر به اذن خداوند، و بهوسیله ما زمين را نگه داشته كه اهلش را نلرزاند و تكان ندهد، باران بهواسطة ما ميبارد و رحمت بهواسطة ما گسترش مييابد و زمين نعمتهاي خود را خارج میکند، اگر ما برروي زمين نباشيم، زمين اهلش را در خود فرو ميبرد، سپس فرمود: از آن روزي كه خداوند آدم را آفريد زمين خالي از حجت نيست و تاروز قيامت از حجت خدا خالي نخواهد بود».
امام باقر نیز در این باره ميفرمايند: خداوند ما را حجت در زمين و امان براي اهل آن قرار داده است.
امام صادق نيز در مورد ضرورت وجود حجت الهي در جهان هستي ميفرمايند: «حجت الهي پيش از خلق و با خلق و بعد از خلق وجود دارد».
امام رضا نيز در زمينه جايگاه امام و حجت الهي ميفرمايند:
«ما حجتهاي خداوند در ميان مخلوقاتش هستيم، استقرار و قرار آسمان و زمين بهواسطه وجود ماست، اگر يك روز زمين بدون حجت باقي باشد، اهلش را فرو خواهد برد همان گونه كه دريا اشيا را در خود فرو ميبرد».
يكي از اصحاب امام رضا میگوید از آنحضرت پرسيدم كه آيا زمين از حجت الهي خالي ميماند؟ امام 7 فرمودند: «اگر يك چشم بر هم زدن زمين از حجت الهي خالي باشد، اهلش را در خود فرو خواهد برد».
از امام باقر نقل شده است كه آنحضرت فرمودند: «خداوند ما را حجت در زمينش قرار داه و وسيلة امان زمين براي اهل آن گردانيده است، تا در ميان ايشان باشيم در امانند و زمين آنها را در كام خود، فرو نخواهد برد».
همچنين فرمودند: «خداوند بهواسطة ما رحمت خود را ميفرستد...».
4. دستهاي ديگر از روايات بر واژة « امام» تأكيد كرده و ضرورت وجود امام را در نظام هستي يادآور شدهاند، بهطوري كه در بعضي از روايات بقای عالم هستي و استمرار حيات در آن را با وجود امام گره زده و اساساً دوام جهان هستي را مترتب بر وجود امام دانستهاند. از امام باقر در اين زمينه نقل شده است: «اگر امام از زمين برگرفته شود زمين اهلش را نابود خواهد كرد همان گونه كه دريا اهل خودش را غرق میکند». اين وابستگي آنقدر شديد است كه اساساً وجود امام در لحظه لحظة حيات جهان هستي تأثير گذار بود و در آن نقش دارد. ابوحمزة ثمالي گويد به امام صادق گفتم آيا زمين بدون امام باقي ميماند؟ فرمودند «اگر زمين ساعتي بدون امام باشد فرو خواهد ريخت». نظير همين سوال از امام رضا نيز پرسيده شد آنحضرت در جواب فرمودند: «زمين ساعتي هم بدون امام باقي نميماند».
براساس اين احساس نياز و ضرورت، گفته شده اگر تعداد افراد ساكن در زمين فقط دو نفر باشند، يكي از آندو امام خواهد و امام آخرين فردي استكه از دنيا مي رود.
بنابراين با توجه به نقش امام در نظام هستي، حكمت الهي اقتضا میکند تا همواره امام در زمين حضور داشته باشد و وجودش بهصورت مستمر دوام یابد. از مجموع اين روايات و احاديث استفاده ميشود:
اولاً: خداوندي كه فياض علي الاطلاق است و از طرفي فيضش از مجراي واسطه فيض به جهان عرضه ميشود بنابراين وجود واسطة فيض همواره ضروري و لازم خواهد بود و با عنايت به اين نكته در روايات ياد شده بر ضرورت وجود«حجت الهي» و « امام» و « وسيله» و «سبب» تأكيد شده و دوام وجود آنها شرط بقاء جهان هستي بر شمرده شده است.
مرحوم مجلسي(ره) در اين زمينه میگوید: انبیا و رسولان وسايط بين خداوند و مردمند.
وي در شرح و تفسير جمله« كل عبد شكور» میگوید: «شكور» بهمعني كثير الشكر است. يعني شكر خدا را بهجا آوردن و از او تشكر كردن و همچنين شكر وسايط نعمتهاي الهي نظير پيامبر و ائمه را بهجا آوردن.
جود و فيضي كه به وساطت انبيا واوليا به جهان هستي عرضه ميشود بر چند قسم است:
1. جود و فيضي كه شامل تمام جهان هستي بوده و همه مخلوقات را در بر ميگيرد و مختص به موجود خاصي نميباشد نظيررواياتي كه ميگويند به واسطة اوليای الهي باران از آسمان ميآيد و زمين بركات خود را خارج میکند و گياه در زمين ميرويد، زمين آرام و قرار ميگيرد و ...
2. جود و فيضي كه مخصوص همه انسانها است نظير هدايت تشريعي كه به توسط انبیا و اوليا در اختيار بشريت قرار داده شده است.
3. جود و فيضي كه به گروه خاصي از انسانها تعلق مي گيرد نظير هدايتي كه شامل حال گروه يا فرد خاصي ميگردد.
از مجموع نكات ياد شده میتوان نتيجه گرفت: رسول خدا و ائمه اطهار: واسطة فيض خداوند به موجودات بوده و هر نعمت مادي و معنوي كه به آفريدگان و مخلوقات ميرسد به واسطه وجود آنان است علما و مفسران اهلسنت نيز به اين مسأله توجه داشته، آنان بر طبق مسلك خويش رسول خدا را واسطة فيض الهي معرفي كردهاند.
آلوسي در کتاب تفسيرش میگوید: «رسول خدا رحمت براي همه جهانيان است به اعتبار اينكه آن جناب واسطة فيض الهي بر كل ممكنات به حسب قابليت و ظرفيت آنهاست».
صاحب فتح القدير نيز چنين تعبيري در مورد پيامبر اسلام دارد او میگوید: «تمام جهان هستي فيض الهي و رباني را از مجراي پيامبر ميگيرد». شب قدر در حقیقت شب نزول ملائکه و روح بر مصداق اتم انسان کامل یعنی امام زمان4 است؛ و در حقیقت امام زمان عین حقیقت شب قدر است.
. محمد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج25، ص23، « نحن الوسيلة الي الله».
. شیخ صدوق، عيون اخبار الرضا، ج2، ص58، «هم الوسيلة الي الله عزوجل».
. محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار، ج23، ص99، « انهم الوسايل بين الخلق و بين الله».
. همان، ج99، ص203، «والوسايل اليك و ابواب رحمتك».
. همان، ج1، ص103«و قد ثبت في الاخبار المستفيضة انهم7 الوسايل بين الخلق و بين الحق».
. همان، ج64، ص251، «فالانبياء و الرسل وسايط بين الله و خلقه...».
. حسن بن محمد، دیلمی، ارشاد القلوب، ج2، ص427، «و جميع هذه الاخبار تدل علي ان آل محمد6 هم اشرف خلق الله تعالي و هم الوسايل اليه.....»
. در معناي سبب گفته شده است سبب عبارت است از ريسماني كه به چيزي بسته ميشود تا به كمك آن كاري انجام گيرد. راغب در مفردات ميگويد: سبب عبارت است از : ريسماني كه بوسيله آن بالاي درخت خرما ميروند- مفردات ج1، ص391 و مجمع البحرين، ج2، ص79.
. محمد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج22،ص148، «يا علي انت مني و انا منك... و انت السبب فيما بين الله و بين خلقه بعدي...».
. همان، ج99، ص85، باب7، «السلام عليك ايها السبب المتصل بين الارض و السماء».
. شیخ صدوق،كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص204.
. همان، ج1، ص204، و بحار الانوار، ج23، ص37.
. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص177.
. شیخ صدوق،كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص202.
. محمد بن یعقوب، کلینی، الكافي، ج1، ص180.
. محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار، ج23، ص42.
. همان، ج64، ص251، «فالانبياء و الرسل وسايط بين الله و خلقه...».
. همان، ج68، ص38، «و يشكر وسايط نعم الله كالنبي6 و الائمه:».
. محمد بن عبدالله، آلوسي، روح المعانی، ج12، ص487 «كونه6 رحمة للجميع باعتبار انه واسطة الفيض الالهي علي الممكنات علي حسب القوابل و لذا كان نوره اول المخلوقات...».
. محمد، شوکانی، فتح القدیر، ج5، ص375، «و الكل من الفيض الرباني بواسطة الجناب النبوي».